شنبه ۱ ارديبهشت
حبابی شعری از سعید زارع (شاید)
از دفتر شعرناب نوع شعر شعرناب
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۰ ۰۸:۱۰ شماره ثبت ۱۰۵۵۶۳
بازدید : ۲۱۲ | نظرات : ۱۲
|
دفاتر شعر سعید زارع (شاید)
آخرین اشعار ناب سعید زارع (شاید)
|
حبابی :
بردنِ بزغالهها در دشت بی آب و علف
زندگی را زهرِ مارم کرد و عمرم را تلف
در زمان کودکی دائم به گوش میرسید
عرعر خر با صدای بچه های ناخلف
فصل پاییز آمد و رفتم نشستم در کلاس
تا بخوانم درس دین و زندگی را با شعف
رشته تحمیلی ام شد اقتصاد اما دریغ
حیف شد آن رشته با امر وزیری با شرف
چشم خود را باز کردم دیدم از اقبال بد
غم هجوم آورده بر کاشانه ام
از هر طرف
مثل خر رفتم فرو در گِل برای مدتی
چون حبابی مانده بودم سخت حیران، روی کف
عاشقی را پیشه کردم تا بماند جاودان
نام مردمانی که جان دادند در راه هدف
بی نصیب از حور بادا! هر مدیر تنبلی
لم دهد بر صندلی، ما را گذارد توی صف
سعید زارع (شاید) ، از کتاب انسان در جستجوی معنا، انتشارات ارشدان ، چاپ اول ، نوبت چاپ : اول ۹۹
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و جالب بود
مبین مشکلات جامعه