يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر مینا امیریان(خورشید)
آخرین اشعار ناب مینا امیریان(خورشید)
|
از روز اَزَل قصّه ی آدم به میان است
چون دغدغه ی مردم ما،گندم ونان است
آنجا که مترسک شده دلداده ی زاغی
چشمان کسی در پی نانی،نگران است
دارایی دنیا همگی در نوسان است
در زیروبم هر نوسان،سود و زیان است
انسانیتت را به قِرانی مفروشی
دردا طمعِ سکّه و زر،آفت جان است
دنیا مَثَل پرده ای از هر دوجهان است
اَندر پس این پرده بسی رازِ نهان است
دل بر ثمر و نِزهَت این باغ نبندی
چون عاقبت سبزه وگل،برگ خزان است
دنیا گذر زورقی از رودِ روان است
دنیا گذر نیک و بد رهگذران است
راهیست به فردا و به مقصد نرسیدند
هرکس به طریقی که در این رَه،گُذران است
سنجیده سخن گوی و دل از آینه مشکن
چون فتنه ی دروان بشر تیغِ زبان است
دنیا غم دلواپسی کهنه درختی ست
در مَهلکه ی تیشه ی هیزم شکنان است
خورشید_میم_الف☀
|
نقدها و نظرات
|
درودها جناب عزیزیان بزرگوار | |
|
درود جناب استکی سپاس از توجه شما قدران حضورتان هستم بزرگوار | |
|
سلام و سپاس ازشما | |
|
درود بانو آهنگران | |
|
درود مهربانو بیکران سپاس | |
|
درود بانو محبوب سپاس از توجهتان | |
|
درود بانو گودرزی عزیز سپاس از مکث نگاهتان | |
|
عرض ادب جناب آزادبخت سپاس بزرگوار | |
|
درودتان باد سپاس از سخاوت نگاهتان | |
|
درودها...زیبانگاهید گرامی | |
|
سپاس از توجه شما بزرگوار | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.