سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 9 فروردين 1403
    19 رمضان 1445
    • ضربت خوردن حضرت علي عليه السلام، 40 هـ ق
    Thursday 28 Mar 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      پنجشنبه ۹ فروردين

      بابک خرمدین

      شعری از

      امیر سجادی

      از دفتر تاریخی نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۴ مهر ۱۴۰۰ ۱۸:۱۹ شماره ثبت ۱۰۳۸۸۹
        بازدید : ۵۰۳   |    نظرات : ۶

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه

      بابک خرمدین :
      چرا بیگانه ایم نسبت به تاریخ؟
      بیا تا برکنیم این مشکل از بیخ
      برای اعتلای نام ایران
      لزوم است تا بدانی از دلیران
      اگر امروزه ما بر خود ببالیم
      چو نام کشور آید ما خوشحالیم
      همه از همت و خون یلان است
      که هر یک همچو بابک قهرمان است
      شما دانی که این بابک که بوده؟
      چرا آسایش از مامون ربوده؟
      چرا حالا دگر نامی از او نیست؟
      عملکردش چرا در گفتگو نیست؟
      مکن در حق ایشان ناسپاسی
      اگر این قهرمان را می شناسی
      اگر کلاً از او بی اطلاعی
      بدان وی بوده یک مرد شجاعی
      چنانچه مایلی بشنو حکایت
      که پرده برکشم از یک جنایت
      زمان مُعتصم یا اینکه مامون
      همان دوران اعراب و شبیخون
      یکی مرد بزرگ که بابک است نام
      گرفته از خلیفه شادی و کام
      همان کس رهبر سرخ جامگان بود
      رشادتهای او وردِ زبان بود
      ولی چون شد گرفتار خلیفه
      مواجه شد به اصرار خلیفه
      رسید از سوی سلطان پیشنهادی
      که دارم بر تو اینک اعتمادی
      اگر توبه کنی بخشم شما را
      دهم آنگه به تو شانس هما را
      بیا اِعطا کنم پست اتابک
      به شرطی تحت فرمان باشی بابک
      نکرده امرِ سلطان را اجابت
      دلش راضی نشد کرده انابت
      ولی در پاسخ او اینچنین گفت
      تو هستی که گرفتی سرزمین مفت
      گنه کاران نمایند توبه از کار
      طرفداری وطن از کی شده عار؟
      خلیفه گفت تو اکنون چنگ مایی
      هر آنچه گویمت تو آن نمایی
      بگفت بابک که جسم من تو داری
      ولیکن روح من هرگز نداری
      دژ آرمان من تسخیر ندارد
      عملکرد شما تفسیر ندارد
      خلیفه چونکه دید از او شهامت
      بگفت او را رسانیدش شهادت
      همه عضوش جدا کرده یکایک
      سپاریدش به دست آن ملائک
      چو دستش را بریدند اول کار
      به دست دیگرش خونش به رخسار
      خلیفه گفت که این کارت چه بوده
      به صورت خون زنی بر تو چه سوده
      بگفت بابک اگر خونِ تنم رفت
      رخم زرد و زبانم می شود چَفت
      به روباهی چو تو من تاخته باشم
      تو آنگاه فکر کنی من باخته باشم؟
      پس از آن کل اعضایش بریدند
      چو حیوانات وحشی او دریدند
      رساندندش بدینگونه شهادت
      ز روی کینه و خشم و قساوت
      امیر با این سروده کرده یادش
      شما هم گو درود بر اعتقادش
      امیر سجادی‌
      هشت بهمن نود و پنج
      ۲
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      دوشنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۰ ۱۲:۲۲
      درود بزرگوار
      حماسی و زیبا بود
      زنده باد ایران خندانک
      امیر سجادی
      امیر سجادی
      دوشنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۰ ۱۳:۰۷
      درود و سپاس استادم نوش نگاهتون زنده باد ایران و زنده باد یاد و خاطر تمام قهرمانان ایران زمین 🌹🌹🌹😊🙌🙏
      ارسال پاسخ
      سیاوش آزاد
      دوشنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۰ ۰۶:۳۰
      سلام بسیار سپاس از بازخوانی تاریخ ایران عزیزم البته حقیر هم چندان با بابک و خوب و بدش آشنا نیست
      امیر سجادی
      دوشنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۰ ۱۰:۱۱
      درودها بر شما استاد عزیز ممنون از توجه و همراهی با عرض پوزش اینکه ما خوب و بد قهرمانان کشورمان را نمی‌دانیم دو علت دارد اولین علت این است که دشمنان ما سعی بر از بین بردن آثار تاریخی و بی ارزش کردن کار قهرمانانمان را دارند دوم اینکه ما هم تا حدودی مقصر هستیم برای اینکه تاریخ را به خوبی مطالعه نمی‌کنیم (البته خوب و بد هر کس را فقط خدا می‌داند) در همین رابطه بداهی‌ای رو تقدیمتون می‌کنم که در حال حاضر خودمان هم شاهد و ناظر آن هستیم
      اگر فرهنگ بیگانه شود بر کشوری غالب
      دگر فرهنگ بیگانه در آن کشور شود قالب
      نمونه طالبان در کشور همسایه‌ام افغان
      که می‌کوشد زداید سنت دیرینه، هر طالب
      🌹🌹🌹❤🙏
      علیرضا مرادی( مراد )
      دوشنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۰ ۱۰:۱۷
      ثنا و تحیت استاد سجادی بزرگوار
      صبیح و فصیح سرودید
      در پناه یزدان
      خندانک خندانک
      خندانک
      امیر سجادی
      امیر سجادی
      دوشنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۰ ۱۰:۳۲
      درود و سپاس فراوان استاد عزیزم من شاگرد کوچک شما هستم مهرتان مستدام 🌹🌹🌷❤🙌🙏
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0