دوشنبه ۵ آذر
قدیما شعری از سجاد صمیمی
از دفتر صدای خاموش نوع شعر ترانه
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۰ ۱۶:۳۸ شماره ثبت ۱۰۳۷۶۵
بازدید : ۲۰۰ | نظرات : ۷
|
آخرین اشعار ناب سجاد صمیمی
|
بیاین یه خورده از قدیما بگیم
تا در بشه شاید یه کم خستگیم
حقوقا کم بود دلامون ولی خوش
آخ چه روزایی بود روزای قدیم
وقتی خرید میرفتی تویِ بازار
مثل حالا نمیشدی دل آزار
با نصف اون حقوق که میگرفتی
میگفتن هرچی دوس داری رو بردار
هزینهی زندگی مثل امروز
آتیش نمیزد به وجودت هر روز
مثل قدیم نمیشه گفت کارامون
دیرم بشه بازنداره سوخت و سوز
خبر نبود از واریزِ یارانه
که شد واسهی گرونیها بهانه
هیچی نداشتیم ولی آروم بودیم
الان شدیم بیسقف و آشیانه
یه کارِگر سه ماهه بیحقوقه!
مدیرامون حقوقشون تو بوقه!
هر چی بگی راحت و با تعجب
میگن که این حرفا همش دروغه !
شعار میدن تموم شده بیکاری!
تو شیراز و تهرون و توی ساری
هرکی نداره کار و دنبالشه
میگن بزار به پای بد بیاری !!!
هر روز یه جایی حرفِ اختلاسه
انگار که اختلاس یه جور کلاسه
کار دیگه از دوز و کلک گذشته
یه قابلمه مونده به زیرِ کاسه!
سجاد صمیمی پور
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود