جمعه ۳۱ فروردين
|
آخرین اشعار ناب مهرداد عزیزیان
|
غزل شماره 45
آن تَرکه ی قامت که فلک کرده جهانی
شد قبله ی شیدایی ِ هر پیر و جوانی
پس از من ِ دلباخته ی عشوه گریها
آخر ز چه خواهی نکنم چَشم چَرانی؟
جانا سببی ساز هوادار تو باشم
سودای سرم شرح دهم با چه زبانی؟
ای کاش ز حد نگذردم ناز کشیدن
بازیچه شود دل چو به این ورطه کشانی
خنیاگرِ گیتی چو که دروصفِ تو خواند
هر دم بدهی صد صِلَت از دُرّ ِ یَمانی
از این غزلِ یکسره از شوقِ تو سرشار
یارا ز چه رو دلهره داری نگرانی
من تاخت زدم کُلِّ جهان با سرِ زلفت
ای کاش بمانی که جهانی شده فانی
از خاطرِ من پر نکش ای هدیه ی مینو
پر میکشم از خاک ،چو بینم تو نمانی
خود شهره شدی شهره ی شیرینِ دو عالم
من سخره شدم سخره به هر عصر و زمانی
بی نام و تخلص نشد این بار حریفت
خود دانی و این نامه ی بی نام و نشانی
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام بر جناب خوشروی گرامی✋ سپاس از حضورتان در این صفحه و زحمت فراوانی که برای این پنجره ی سبز متحمل شده اید بدوا عرض کنم سبک نقد نویسی شما بسیار جالب است. شما اثر ارسالی را قسمت به قسمت تشریح میکنید که در این سایت تقریبا نمونه اش را ندیده ام. پیش تر نقدتان را بر روی شعر " جنگ بود" از مهرداد مانا نیز خوانده بودم و آنجا نیز دیدم با نهایت وسواس شعر مانا را بند به بند واکاوی کردید. در کلیت روشتان برای بنده جالب است و بنطرم شیوه ی کامل و جامعیست در مورد غزل خودم نیز حرفی ندارم جز تشکر🙏🙏🙏 بله حقیقتا مسیر هر آنچه ما آدمیان به عنوان " عشق" در سر و دل داریم منتهی به خالق است، چون ضمیر آدمیزاد در پی خالق است و جواب تمامی پرسش ها نیز با یافتن خالق داده میشود. همانگونه که سعدی بزرگ ،این شاعرترین شعرا در شعری میفرماید . جماعتی که ندانند حظ روحانی تفاوتی که میان دواب و انسان است
گمان برند که در باغ عشق سعدی را نظر به سیب زنخدان و نار پستان است
مرا هرآینه خاموش بودن اولیتر که جهل پیش خردمند عذر نادان است به زیبایی هرچه تمام تر مقصود خود را از سرودن در این غزل شرح داده است و بی دلیل نیست که میگویند سعدی استاد سخن است. سپاس از حضورتان قربان🌺🙏🌺 | |
|
درود بر شما | |
|
عرض ادب و احترام ویژه خدمت بانوی زیبا اندیش سرکار خانم حکیمی بافقی قطعا زیبایی در نگاه شماست بزرگوار🌺🙏🌺 | |
|
و یک تشکر ویژه بابت زحماتتان در صفحه بنده 🌺🙏🌺 | |
|
عرض ادب و احترام ویژه خدمت بانو عجم گرامی متشکرم از حضور پرمهرتان🌺🙏🌺 بله آن هم که فرمودید میشود 🙏 گاها آنچه اصطلاحا حشو تلقی میشود را به عمد با کارکردی زیبا شناسانه و تاکیدی بکار میبریم مثلا حافظ میفرماید میزبان حرم دل شده ام" شب همه شب" تا در این سینه جز اندیشه ی او نگذارم یا در جای دیگری میفرماید ز کوی یار می آید " نسیم باد " نوروزی ولی به هر حال فرمایش شما نیز متین تست و آن جایگزینی هم در جای خود نیکوست🌺🙏🌺
| |
|
عرض ادب و احترام خدمت جناب اسنکی عزیز خوشحالم از حضورتان بزرگوار سپاس 🌺🙏🌺 | |
|
عرض ادب و احترام خدمت جناب بدری ممنونم از حضورتان🌺🙏🌺 | |
|
عرض ادب و احترام خدمت بانو وفایی راد گرانقدر سپاس از حضور مادامتان و تک بیت زیبایتان🌺🙏🌺 | |
|
سلام بر مسعود خان آزادبخت عزیز حضورتان بسیار ارزشمند است بزرگوار🌺🙏🌺 | |
|
سلام ویژه خدمت جناب پرناک عزیز خوشحالم از حضورتان دوست گرامی🌺🙏🌺 | |
|
سلام و عرض ادب خدمت دوست دور آشنا جناب رضوی عزیز به مهر خواندید بزرگوار🌺🙏🌺 | |
|
سلام خدمت جناب آزاد گرامی باید در نظر داشته باشید که شاعر معاصر است و در سبک کهن قلم زده عزیز.قرار نیست ادبیات کهن در قرن چهاردهم هم لزوما مثل تعزیه صدا بدهد.چون هنری مثل تعزیه اصلا برای روایتیست از ۱۴ قرن پیش ولی ادبیات کهن در قرن چهاردهم لزوما برای روایتی ۱۴ قرن پیشی نیست.این نکته را در ذهن داشته باشید شاید جوابگوی پرسشتان باشد ممنون از حضورتان🌺🙏🌺 | |
|
سلام بر جناب معارفوند گرامی سپاسگزارم از حضورتان بزرگوار🌺🙏🌺 | |
|
سلام و عرض ادب خدمت جناب خادمیان گرامی متشکرم از حضورتان بزرگوار🌺🙏🌺 | |
|
عرض ادب و احترام ویژه خدمت استاد گرامی جناب غرب🙏 حضورتان قطعا غنیمت است و نگاهتان زیبا و مهربان تشکر ویژه دارم از شما بزرگوار و سپاسی دیگر بابت دو بیت زیبایی که ما را میهمان کردید در پناه خداوند محفوظ باشید قربان🌺🌺🙏🙏 | |
|
عرض ادب و احترام خدمت جناب پرهیزکار عزیز سپاس از حضور پرمهرتان 🌺🙏🌺 | |
|
سلام بر استاد زیبانگار جناب کهنگی( واسع) خرسندم از حضورتان بزرگوار 🌺🌺🌺 در مورد نکته اول به روی چشم، سعی میکنم غزلها را با نام ارسال کنم و دیگر با شماره ارسال نکنم🙏 در مورد تاخت زدن نیز بنده این فعل را به معنای مبادله کردن چیزی و عوض کردن چیزی با چیز دیگر بکار گرفته ام. تاخت زدن= معاوضه و مبادله ی دو چیز باهم منظور اینکه من کل جهان را با سر زلفت معاوضه کردم ولی اگر به نظر شما خطاست بفرمایید تا حتما،حتما ،اصلاح کنم قربان🙏🙏🙏 | |
|
عرض سلام و ادب،بنده فکر کردم منظورتان تاختن هست،ولی با توضیحی که دادید صحیح می باشد | |
|
بزرگوارید استاد حضورتان بسیار ارزشمند است🙏🙏🙏 | |
|
عرض ادب و احترام خدمت بانو رحیمی گرامی سپاس فراوان بابت محبتتان🌺🙏🌺 | |
|
عرض ادب و احترام خدمت دوست دور آشنا جناب آبسالان عزیز لطف شماست قربان،به مهر میخوانید🌺🙏🌺 | |
|
سلام بر جناب جور عشوری دوست دور آشنا زیبایی در نگاه شماست بزرگوار موفق و پیروز باشید🌺🙏🌺 | |
|
سلام بر جناب علیپور گرامی سپاسگزار حضور پرمهرتان هستم بزرگوار🌺🙏🌺 | |
|
عرض ادب و احترام خدمت جناب عطاالهی عزیز ممنون از حضورتان عزیز🌺🙏🌺 | |
|
عرض ادب و احترام خدمت بانو خدابنده ی گرامی به مهر میخوانید بزرگوار🌺🙏🌺 | |
|
عرض ادب و احترام خدمت بانو قنواتی نژاد گرامی سپاس از حضورتان 🌺🙏🌺 | |
|
عرض ادب و احترام خدمت بانو گمار گرامی متشکرم از حضور پرمهرتان بزرگوار🌺🙏🌺 | |
|
درود بر جناب معینی ،استاد عزیز و محترم به مهر خواندید قربان🌺🙏🌺 | |
|
عرض ادب و احترام خدمت بانو مهتدی گرامی سپاس از حضور پرمهرتان بزرگوار🌺🙏🌺 | |
|
سلام بر ایمان عزیز ( راجی شیرین سخن) سپاس از حضورت و اظهار لطفت رفیق🌺🙏🌺 | |
|
عرض ادب و احترام خدمت جناب صادقی عزیز به مهر خواندید قربان 🌺🙏🌺 | |
|
عرض ادب و احترام خدمت جناب رضاپور عزیز متشکرم از حضورتان🌺🙏🌺 | |
|
عرض ادب و احترام خدمت شما بزرگوار سپاسگزارم🌺🙏🌺 | |
|
عرض ادب و احترام مجدد خدمت جناب رضاپور گرامی سپاس از حضورتان🌺🙏🌺 | |
|
عرض ادب و احترام خدمت جناب دهنوی گرامی خداوند روح پدر گرامیتان را قرین رحمت کند 🙏🙏🌺 | |
|
عرض ادب و احترام خدمت شما ،بانو گودرزی گرامی سپاس از حضور و اظهار لطفتان🌺🙏🌺 | |
|
عرض ادب خدمت محسن خان ابراهیمی عزیز قربانت 🙏🙏🙏🙏 | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
چشم چرانی......نامه ای به خدا......
آن ترکه ی قامت که فلک کرده جهانی
شد قبله ی شیدایی هر پیرو جوانی
آن قد و قامتی و آن سولت و رعنایی که چرخ زمانهِ مطرح کرده.........که تو به من بخشیدی.............. دلباخته کرده هر پیرو جوانی را
دلباخته ی خودش کرده
پس از من دلباخته ی عشوه گری ها
آخر ز چه خواهی نکنم چشم چرانی
از منی که دلباخته ی عشوه گری های تو بودم
پس آخر چگونه از من در خواست دارید رو بپوشانم و نگاه نکنم
جانا سببی ساز هوادار تو باشم
سودای سرم شرح دهم با چه زبانی
ای پروردگار کمکی کن که من در طلب تو باشم
به دنبال خواسته های تو باشم .که آخر من چگونه بازگو کنم سودایی که در سر دارم را
ای کاش ز حد نگذردم ناز کشیدن
بازیچه شود دل چو به این ورطه کشانی
شاعر د قسمت بالا با خدای خودش مشغول صحبت بوده پس سمت سوی صحبت با خالق خیش است .
ای خدای من ای کاش که این عشق و عاشقی از حد نگذرد . دلم بازیچه شود چو در این مهلکه بیفتم
خنیاگر گیتی چو که در وصف تو خواند
هر دم بدهی صد صِلَت از دُرّ یمانی
آواز خوان جهان هستی اجازه بده در وصف تو و در باب تو بسراید. تا به او عطا کنی دُرّ مروارید های یمنی از کرمت
از این غزل یکسره از شوق تو سرشار
یارا ز چه رو دلهره داری نگرانی
پروردگارا از این غزلی که برای تو سرودم و از عشق تو سرشار است چرا نگرانی و دلهره داری
من تاخت زدم کُلّ جهان با سرِ زلفت
ای کاش بمانی که جهانی شده فانی
من معامله کردم کل جهان هستی را با یک تار موی تو . ای کاش برای من بمانی که بی تو جهانم فانی و
نابود است.
از خاطر من پر نکش ای هدیه ی مینو
پر میکشم از خاک چو بینم تو نمانی
از خاطر من خارج نمیشود"....مینو ..بهشت....
بهشتی که تو وعده داده ای.
اگر ببینم که تو روزی نیستی.. پرواز میکنم به سوی تو از این خاک برای تو ...به طلب تو
خود شهره شدی شهره ی شیرین دو عالم
من سخره شدم سخره به هر عصر و زمانی
تو خودت پروردگارا شهره هستی مشهور هستی بین دو عالم هستی با شیرینی هر چه تمام تر
و
من از عشق تو به دیوانگی و مسخره کردن شهره شدم .مشهور شدم .در تمام دوران ها در تمام این سالها.
بی نام تخلص نشد این بار حریفت
خود دانی و این نامه ی بی نام و نشانی
شعر ها و نامه ها و نوشته های من بی تخلص این بار حریف تو نشد .
خودت میدونی و این شعر و این نوشته ی بی نام و نشان که برای تو مینویسم
پروردگارا.
شعر زیبایی بود مناجاتی با پروردگار خویش داشتید و در قالب شعری بیان فرمودید
موفق و موید باشید.