سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 3 دی 1403
    23 جمادى الثانية 1446
      Monday 23 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        دوشنبه ۳ دی

        شبی در خواب دیدم

        شعری از

        علیرضا عالمی

        از دفتر خط سوّم نوع شعر موج نو

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۷ شهريور ۱۴۰۰ ۲۲:۵۶ شماره ثبت ۱۰۲۹۸۸
          بازدید : ۳۳۶   |    نظرات : ۱

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        شبی در خواب دیدم
         
        شبی در خواب دیدم 
        مردان زن شده اند
        و زنان مرد
        مردان در شهر
        با چادر های سیاه 
        میگشتند
        انگار دنیا دگرگون شده بود
        و مردان آبستن بودند
        و گاهی نیز برای زنان 
        ناز میکردند
        خواب عجیبی بود
        تمام دارایی 
        مردان به حجاب شان بود
        و حق آنان کمتر از زنان
        با خود گفتم 
        مگر فرقیست میان زن و مرد
        چنین فرقی بود در 
        خلقت
        در خواب من زنان حاکم
        بودند
        و مردان زیر دست
        و خانه نشین
        گاهی نیز میدیدم 
        یک زن کهن سال 
        چند مرد را به عقد خود در می آورد
        و دیگران نیز میگفتند 
        که این رسم ماست
        حتی چند سیقه هم 
        حلال است
        گاه نیز بخاطر 
        گمانی بد 
        مورد ضرب و شتم 
        همسر خود 
        یا زنان فامیل قرار میگرفت
        گاهی نیز زیر همین
        ضرب و شتم ها کشته میشد 
        گاهی هم  
         مورد 
        آزار زنان
        چشم چران شهر 
        و گاه کالا برای 
        مشتری
        گاه نیز 
        برای نان
        تن فروشی میکردند
        با خودم گفتم 
        کاش من دگر
        مَرد نبودم
        در این شهر 
        ارزش 
        مرد بودن
        چند است؟ 
        بیدار شدم
        گفتم
        این چه خوابی بود
        حقیقت جامعه
        پشت جهالتی
         بی پایان
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        محمد باقر انصاری دزفولی
        دوشنبه ۲۹ شهريور ۱۴۰۰ ۰۹:۰۳
        سلام بزرگوار
        طبعتان جوشا
        هزاران درودتان باد
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2