سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        زلزله

        شعری از

        علی حقیری ( اَلیَسَع)

        از دفتر برج حوت نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۰ شهريور ۱۴۰۰ ۱۲:۵۳ شماره ثبت ۱۰۲۷۷۸
          بازدید : ۱۵۴   |    نظرات : ۱۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر علی حقیری ( اَلیَسَع)
        آخرین اشعار ناب علی حقیری ( اَلیَسَع)

        متلاطم شده این دل ز بلای رُخِ تو
        نگهم کن که نگاهم به فدای رخ تو
         
        گر چه بختم شده تاریک ز عشق تو ولی
        روشنی داده به دل شعشعه های رخ تو
         
        فرصتی نیست بنالم ز هیاهوی جهان
        بس که در هویِ تو میسوزم و هایِ رخ تو 
         
        بند بندِ تنم از شوقِ رُخت میلرزد
        کِی به پایان رسد این زلزله های رخ تو؟
         
        هیچ سازی و نوایی نکند مست مرا
        گوشِ من پُر شده از ساز و نوای رخ تو
         
        من چو پروانه ی دیوانه و شمعی است رُخت
        سوزم و سازم و بازم به هوای رخ تو
         
        گله از دست جفای کس و ناکس نکنم
        دلخوشی دارم و نازم به صفای رخ تو
         
        در لیالیِ جنون لیلیِ من! مجنونم
        همه شب می دوم از بهر لقای رخ تو
         
        میگریزد رُخت از من به پسِ چادر و باز
        تشنه ام تشنه ی این جور و جفای رخ تو .
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۲۱ شهريور ۱۴۰۰ ۰۹:۳۶
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و شورانگیز بود
        موفق باشید خندانک
        علی حقیری ( اَلیَسَع)
        علی حقیری ( اَلیَسَع)
        يکشنبه ۲۱ شهريور ۱۴۰۰ ۱۰:۲۴
        سپاس از حضورتان🌹🙏
        ارسال پاسخ
        مهرداد عزیزیان
        يکشنبه ۲۱ شهريور ۱۴۰۰ ۱۰:۱۴
        درود بر شما جناب حقیری زیبا نگار
        غزلی شیرین و پرحرارت بود با ابیات و مصرعهایی گیرا و دلنشین
        دستمریزاد دارد👏👏🌺🙏
        صرفا برای پیشنهاد در مصرع ۸ و مصرع آخر ، دو ضمیر اشاره ی " این " دارید که به " تو" ختم شده
        این زلزله های رخ تو
        این جور و جفای رخ تو
        وقتی در پایان ضمیر مالکیت دارید یعنی مشخص است که منظورتان کدام زلزله و کدام جور و جفاست استفاده از صمیر اشاره گیرایی و زیبایی را تحت تاثیر قرار میدهد و میشود در چارچوب " حشو" آنرا طبقه بندی کرد.
        اگر صلاح دیدید آن مصرعها را ویرایش مختصری بفرمایید که "این" حذف شود🌺🙏🌺
        حمید غرب
        حمید غرب
        يکشنبه ۲۱ شهريور ۱۴۰۰ ۱۲:۱۱
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        يکشنبه ۲۱ شهريور ۱۴۰۰ ۲۱:۰۹
        واقعا زیبا سرودید .
        نگهم کن که نگاهم به فدای رخ تو .

        و بیت های زیبای دیگر .
        بسیار عالی .


        خندانک
        خندانک
        خندانک
        علی حقیری ( اَلیَسَع)
        علی حقیری ( اَلیَسَع)
        يکشنبه ۲۱ شهريور ۱۴۰۰ ۲۲:۴۳
        سپاسگزارم🌷🌷🌷🙏🙏🙏🌷🌷🌷
        ارسال پاسخ
        محمد علی رضاپور
        يکشنبه ۲۱ شهريور ۱۴۰۰ ۰۷:۴۶
        که نگاهم به فدای رخ تو خندانک
        علی حقیری ( اَلیَسَع)
        علی حقیری ( اَلیَسَع)
        يکشنبه ۲۱ شهريور ۱۴۰۰ ۱۰:۲۴
        🌹🌷🙏
        ارسال پاسخ
        علی حقیری ( اَلیَسَع)
        يکشنبه ۲۱ شهريور ۱۴۰۰ ۱۰:۳۷
        ممنون از لطف همیشگی شما جناب عزیزیان
        گاهی از "این" در تاکید محاوره استفاده میشود که با وجود حشو بودن رنگ و بوی خاصی دارد مثلِ ( کِی این قهرکردناتو تموم میکنی و ...) و بنده چون گاهی واژه ها و اصطلاحات محاوره ای خلاف ساختار کلی اشعارم استفاده میکنم ، حس کردم نیازی به حذفش (لا اقل در مصراع زلزله ها) نیست .
        اما فرمایش شما هم درست و بجا است و ممنونم از ریزبینی و نکته سنجی های آموزنده اتان .
        حمید غرب
        يکشنبه ۲۱ شهريور ۱۴۰۰ ۱۲:۱۶
        درود جناب حقیری عزیز

        وزن و قافیه بندی اشعار شما ، بسیار زیباست و از سروده هایتان پیداست که خمیر مایه احساس ، غالب اصلی است و این خود به اعتقاد من بالاترین مزیت شاعر است

        روانی به کلامتان و درخشش به نگاهتان
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        علی حقیری ( اَلیَسَع)
        علی حقیری ( اَلیَسَع)
        يکشنبه ۲۱ شهريور ۱۴۰۰ ۱۶:۳۳
        ممنونم از لطفتون پاینده باشید🌷🙏🌷
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        يکشنبه ۲۱ شهريور ۱۴۰۰ ۱۸:۳۹
        خندانک خندانک خندانک
        زیباوپرمعنی بود
        همواره پاینده باشی
        درودفراوان برشما
        خندانک خندانک خندانک
        علی حقیری ( اَلیَسَع)
        علی حقیری ( اَلیَسَع)
        يکشنبه ۲۱ شهريور ۱۴۰۰ ۱۹:۴۶
        سپاس از شما بزرگواد🙏
        ارسال پاسخ
        خدیجه وفایی راد ( غریبه)
        يکشنبه ۲۱ شهريور ۱۴۰۰ ۱۹:۳۶
        درود بر جناب حقیری گرامی خندانک
        متلاطم شده این دل ز بلای رُخِ تو
        نگهم کن که نگاهم به فدای رخ تو

        گر چه بختم شده تاریک ز عشق تو ولی
        روشنی داده به دل شعشعه های رخ تو خندانک خندانک خندانک
        بسیار زیبا سروده‌اید خندانک
        مانا باشید و به مهر بسرایید خندانک
        علی حقیری ( اَلیَسَع)
        علی حقیری ( اَلیَسَع)
        يکشنبه ۲۱ شهريور ۱۴۰۰ ۱۹:۴۷
        سپاس از لطفتان
        در پناه خداوند سلامت باشید
        🌷🙏🌷
        ارسال پاسخ
        سیاوش آزاد
        جمعه ۲۳ مهر ۱۴۰۰ ۱۵:۱۲
        سلام امان از این شعشعه ها
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        8