جمعه ۳۱ فروردين
فنجان شعری از پژمان بدری
از دفتر سپیدانه نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۵ مرداد ۱۴۰۰ ۱۸:۵۴ شماره ثبت ۱۰۱۶۸۵
بازدید : ۹۴۰ | نظرات : ۴۵
|
آخرین اشعار ناب پژمان بدری
|
ماشینِ حمل زباله
از دستِ انسان زدایی
جیغ می کشید
گلوله عذاب وجدان گرفت
اسلحه در دادگاه اعتراف کرد
ماشه را کشیدم و...
-
-
-
تنهایی
خسته از تنهایی
با پنجره
تکیه به دیوار نشست
تا سیگاری دود کند؛
نسیمِ داغ دار خبر آورد
خودسوزیِ دریا
از عطشِ رود بود
تقویم به فکر فرو رفت
یادش بخیر
روزگاری برگ برگ وجودم
شکوفه می داد
من و گلهای قالی
به عیادت رفتیم
باغِ ...کیده
ت
به درخ...ان می ...فت:
ت گ
...ردِ ز...د ش...م
ز د
ر
بحرانِ آب جدیست
با غنچه ای مهجور
یادِ لبهای تو
یاد لبهای خشک تو
افتادم
که ضجه می زد
لطفاً
لطفاً
یک لیوان مهر و دوستی خنک
شلییییییییییییییییییییییییک
هیئت منصفه:اعتراضات
قاضی:عدلی که نیست
حکم:پایان شعر باید دگرگون شود
با غنچه ای مهجور
یادِ لبهای تو
یادِ لبهای جادویی تو
افتادم
که بلیطِ سفر ما
از درونِ فنجان
به مزارع قهوه شد
تا فالِ قِغُصه را
عوض کنیم:
فشنگ به تفنگ برگشت!!
تقدیم به دوست خوبم امیرحسین علامیان که هوای دلش ابریست.
فنجان
پژمان بدری
|
|
نقدها و نظرات
|
درود بر شما سر کار خانم عباسی
🌹🌹🌹🌹🌹 | |
|
سلام تسلیت میگم،روح همه آسمانی ها شاد ان شالله سایر عزیزان در سلامت باشند | |
|
ممنونم لطف كردي خدا رفتگان همرو بيامرزه خدا سلامتي بده🙏 | |
|
ببخشید یادم رفت به امیرحسین عزیز هم تسلیت بگم برای عزیز از دست رفتهشون آرامش ابدی رو آرزومندم روحشون شاد و قرین رحمت خدا | |
|
: 2: | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
خواندم چندین بار شعرت را نکته ای که علاوه بر زیبایی ها و عمقی که در آن بود و سمفونی تمام عیار زندگی اجتماعی
یاد کتابی از آرتور دولانز افتادم که ماه قبل میخواندم به نام
social interaction .
شعرت یک شاخصه ی مهمی که داشت رگبار وار بدون حشو های نگارشی بود و عالی پرداخت شدهبود.
موفق باشی