سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 28 فروردين 1403
    8 شوال 1445
      Tuesday 16 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        سه شنبه ۲۸ فروردين

        گوشه ای پُر شور

        شعری از

        مهدی محمدی

        از دفتر اشعار نو (نیمایی، سپید، شعر کوتاه) نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۵ تير ۱۴۰۰ ۲۳:۲۸ شماره ثبت ۱۰۰۶۳۱
          بازدید : ۶۳۰   |    نظرات : ۵۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        خشکی لب دریا نشانه ی سخاوت نیست
        می توان آواز را از گلوی بریده ی رود شنید
         
        و انسان کتاب ها را نوشت تا برای تفسیر شوق مرجع معتبری باشد 
        اما شور معنایش همیشه هیجان نیست
        مثلاً در جمله ی «دلم شور می زند» 
        یک دریا انتظار موج می زند 
         
        سخن آخرم در غربت باشد  
        لغت نامه ی «دل» را حرف به حرف خوانده ام 
        حرف آخر را می زند
         
        «تنهایی»
         
         
        ۱۴
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        سید هادی محمدی
        پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۲۳:۱۷
        خشکی لب دریا نشانه ی سخاوت نیست
        می توان آواز را از گلوی بریده ی رود شنید

        و انسان کتاب ها را نوشت تا برای تفسیر شوق مرجع معتبری باشد
        اما شور معنایش همیشه هیجان نیست
        مثلاً در جمله ی «دلم شور می زند»
        یک دریا انتظار موج می زند

        سخن آخرم در غربت باشد 
        لغت نامه ی «دل» را حرف به حرف خوانده ام
        حرف آخر را می زند

        «تنهایی»

        سلام بر مهدی محمدی عزیز


        برویم سر نقد راجع به سپیدت

        خشکی لب دریا نشانه ی سخاوت نیست

        صرفا یک خبر که خواننده منتظر ادامه ی خبر است ولی هیچ اثری از ادامه نیست و با پرش بر رود الکن مانده است این قصه و نمیشود رابطه ای بین رود و دریا پیدا کرد به لحاظ چینش کلمات

        می توان آواز را از گلوی بریده ی رود شنید
        که هیچ ربطی از سخاوت دریا و آواز رود نیست گلوی بریده ی رود به زعم من ریزش گاه رود به دریاست و صدای غرش رود هنگام ورود به دریا به سخاوت دریا چه ربطی دارد چه کناره های رودهم از این خشکی مستثنی نیست

        مهدی جان تخیل و کشف و حتی دیگر ویژگی‌های شعری در این اثر چندان قوی و زیبا و عمیق نیستند
        باز در انتظار خواننده برای کشفی دیگر پریده ای به انسان

        و انسان کتاب ها را نوشت تا برای تفسیر شوق مرجع معتبری باشد
        آیا تمامی کتب نوشته شده تفسیر شوق هستند؟
        باز الکن است و نمیشود جز خبر چیزی از آن گرفت
        علاوه بر آن حشو زیاد دارد که با گرفتن آنها و بیان شاعرانه اش
        خیلی بهتر خواهد شد. مهدی جان سپید و هر گونه ی شعر خالی از رویا و خیال نیست این نوشته که راجع به انسان نوشتی جز تفسیر شوق چه خیال پردازی و چه رویایی دارد

        من به ایجاز اعتقاد دارم در شعر ولی ایجاز تو ایجاز مخلّ است که مخاطب را دچار گنگی و گیجی میکند

        اما شور معنایش همیشه هیجان نیست
        مثلاً در جمله ی «دلم شور می زند»
        یک دریا انتظار موج می زند

        مهدی جانم شعر خصوصا سپید باید طوری نوشته شده باشد که مخاطب مفهوم را از داخل بیت ها و مصاریع و کلمات بیرون بکشد نه اینکه معادله را نوشته و جواب آن را هم آورده و مخاطب را روی دنده ی خلاص بگذاریم

        شور معنایش همیشه هیجان نیست بعدش خیلی پیش پا افتاده کلمه ی مثلا را آوردی که آتش زده بر شعرت


        مهدی جان برخی تشبیهات آنقدر مستعمل و دستمالی هستند که دیگر کسی برای آنها ذوق نمیکند مثلا جمله روی شما مثل گل زیباست اگر اولین بار بخوانیم شاید فوق العاده به نظر بیاید و کلمه ی واوووو را به کار بریم اما الان آنقدر این جمله دستمالی شده که هیچ مخاطبی را سر ذوق نمی آورد

        و آخرین بندت هم

        سخن آخرم در غربت باشد 
        لغت نامه ی «دل» را حرف به حرف خوانده ام
        حرف آخر را می زند

        تنهایی

        و باز تصویری دستمالی شده و مستعمل
        چیز خاصی برای گفتن نداشت این نوشته ات مگر کلماتی در هم تنیده ی بدون خارق العاده گی

        از قلمی که از مهدی محمدی سراغ دارم شاید عجله کرده در نوشتن این جملات وگرنه مهدی محمدی شاعر خوش قریحه سایت است و ایمان دارم بهش

        ببخش مرا در تند و تیز نوشتن

        دوستت دارم

        ارادتمند

        سید هادی محمدی

        خندانک
        خندانک
        خندانک
        خندانک
        خندانک
        خندانک
        خندانک




















        مهدی محمدی
        مهدی محمدی
        جمعه ۱۸ تير ۱۴۰۰ ۰۰:۴۱
        سلام و سپاس فراوان خدمت استاد هادی محمدی عزیز و گرامی
        می دانید که من تحصیلات دانشگاهی در زمینه ادبیات ندارم در دانشگاه الکترونیک خوانده ام اما همواره از شعر و ادبیات را دوست داشته ام و به سبب همین علاقه از حضور شما فرهیختگان عزیز می آموزم
        ان شاء الله در آینده بهتر شود اشعارم با توجه و مدنظر قرار دادن نقدهای شما دوستان و اساتید و فرهیختگان
        به قول استاد حاج احمدی زاده عزیز که نوشتند ساطور نقدتان بر فرق سطر سطر افراغ اندیشه هایم
        و بلکه بر جان و دلم
        و نقد هم یک هنر است و هنر عزیز است

        فقط در خصوص دریا یه توضیحی بدهم. دریا دو بار در شعر استفاده شده است. بار اول صحبت از «خشکی لب دریا» است و بار دوم «یک دریا انتظار»، آیا بین انتظار، سخاوت و دریا رابطه ای هست؟

        صحبت دومم در مورد رود باشد. چرا «گلوی بریده ی رود؟»
        اساساً رود اشتیاق دارد برای ریختن به دریا
        «می توان آواز را از گلوی بریده ی رود شنید» نه اینکه این شعر برای مهدی محمدی باشه و بخواهد از این شعر دفاع کند. من این شعر را برای شما عزیزان فرستادم همه لذتش هم در این هست که شما بخوانید بدون خوانش شما هیچ ارزشی نداره این کلمات
        و انسان کتاب ها را نوشت : برای نوشتن کتاب هم انگیزه لازم است
        تا برای تفسیر شوق مرجع معتبری باشد
        اگر شوق نبود حتی یک کتاب هم نوشته نمی شد
        ارسال پاسخ
        مهدی محمدی
        مهدی محمدی
        جمعه ۱۸ تير ۱۴۰۰ ۰۰:۴۶
        با این نقد مهیای شعر بعد می شوم و آنجا قریحه مهدی محمدی دلم می خواهد تماشا کنید خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد عزیزیان
        پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۰۹:۱۲
        سلام و عرض ادب خدمت دوست گرامی جناب محمدی عزیز🌺
        مهدی محمدی
        مهدی محمدی
        پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۱۱:۳۶
        سلام و درود دوست فرهیخته و ادیبم، صاحب اشعار ناب ازلی
        خوب هستید الحمد الله؟
        بسیار سپاسگزارم رفیق
        چون به اعتراف خودتان اشعارتان صرفا به کلاسیک محدود نمیشده و ترانه هم سروده اید، آنچه از شما انتظار می رود این است که گرمای قلمتان را به عرصه بیاورید و آزادانه اینجا بنویسید

        نفستان گرم و دلتان دریایی خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۱۶:۵۵
        مهدی جان من در زمینه ای که حتی یکبار هم در آن قلم نزده ام صلاحیت نظر دادن ندارم🙏🙏🙏
        مهدی محمدی
        مهدی محمدی
        پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۱۷:۳۲
        مهرداد عزیز، اصرار نمی کنم شاید نخواسته باشی اما اینکه بطور مطلق انکار میکنی نمی توانم بپذیرم چه از یک طرف با دانش و با تحربه هستی و از این حیث صلاحیت داری بنویسی و از طرف دیگر هر مخاطبی اجازه دارد نظرش را راجع به هنر اعلام کند بعنوان مثال من به خودم حق می دهم نظرم را راجع یه بازی فوتبال یا یه آهنگ یا یک مجسمه که در سطح شهر نصب شده، ارائه بدهم

        دوستدار و دوستمدارتان مهدی خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۲۳:۵۶
        باور کن وسواسم در نظر ندادن در قالب های جدید به خاطر علاقه و حساسیتم روی دوستان عزیزی از جمله خود توست که در این قالبها قلم زده اند.
        واقعا میترسم نظرم خواه مثبت و خوب خواه منفی و انتقادی،در ناخوداگاه شاعری که دوستش دارم اثر گذار باشد.بدی ماجرا آنجاست که نظر دهنده اشراف حداقلی و قابل قبولی هم در آن حیطه نداشته باشد.
        در مورد اشعار کلاسیک گاها بی پروا نظرم را میدهم چون در آن زمینه در حدی که خودم کافی بدانم و در حد نظر دهی باشد صاحب نظری حس میکنم بی تعارف، ولی در این مقال هنوز نه🙏
        منتظر میمانم تا شعری کلاسیک بگذاری. در مورد شعر قبلیت هم دلیل نقد نکردنم را گفتم.شعر را عمیقا شخصی و مرتبط با حالات شاعرم سنجیدم و نقدبه آنرا جایز ندیدم برای خودم ،نه برای اساتید🌺
        مهدی محمدی
        مهدی محمدی
        جمعه ۱۸ تير ۱۴۰۰ ۰۱:۰۲
        درود مجدد، در این صفحه مشکلی نیست هر چه دل تنگت می خواهد بگو
        من معتقدم ماهیت شعر یکی است و آن صور خیال است حالا تفاوت کلاسیک و سپید فقط در وزن است و به قول متین و درست خود شما هما مطالب را گذشتگان گفته اند و مطلب جدیدی نمانده که بیان شود
        اما تفاوت نیمایی و کلاسیک از این هم کمتر است چرا که در نیمایی فقط طول مصرع ها کوتاه و بلند می شود
        اما اگر منتظر شعر کلاسیک از مهدی محمدی هستی این خیلی سخت است چون در شعر کلاسیک زورم به قافیه و وزن نمیرسه حالا بر دلم هرازگاهی کلاسیک نازل می شود ولی اگر خودم بخواهم شعر کلاسیک بگویم شاید اصلا نتوانم
        دوستدارت و دوست مدارت مهدی خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۱۳:۲۹
        خندانک
        درودبرشما خندانک
        زیباقلم زدید
        حرف دل بودولاجرم بردل می نشیند.
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        مهدی محمدی
        مهدی محمدی
        پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۱۷:۲۶
        درود بانو، سپاسگزار مهرتان هستم
        قلمتان تابان خندانک
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        جمعه ۱۸ تير ۱۴۰۰ ۱۱:۲۲
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و دلنشین بود
        سرشار از احساس
        موفق باشید خندانک
        مهدی محمدی
        مهدی محمدی
        جمعه ۱۸ تير ۱۴۰۰ ۱۷:۰۲
        درودها استاد استکی عزیز و گرامی
        همیشه تابنده باشید به مهر
        دلتان دریایی خندانک
        قلمتان سبز و ماندگار خندانک
        ارسال پاسخ
        بهنود کیمیائی
        پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۰۷:۳۱
        درودها




        🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
        مهدی محمدی
        مهدی محمدی
        پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۱۱:۲۲
        درودها شاعر فرهیخته و ادیب، جناب کیمیایی گرامی
        سپاسگزارم
        دلتان دریایی خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد علی رضاپور
        پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۰۷:۴۹
        لغتنامه ی دل را حرف به حرف خوانده ام خندانک
        سلام بر جناب محمدی خندانک
        برایتان سروشی نمی فرستم که دوستش نداری خندانک
        پیروز باشی در پناه خدا خندانک
        مهدی محمدی
        مهدی محمدی
        پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۱۱:۲۶
        تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی
        گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش

        سلام و درود شاعر فرهیخته و ادیب جناب رضاپور
        در بند سبک ها و قالب ها نیستم

        صمیمانه از خویشتن داری شما سپاسگزارم خندانک
        ارسال پاسخ
        رضا شش بلوکی (قشقایی)
        پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۰۸:۰۷
        درود
        مهدی محمدی
        مهدی محمدی
        پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۱۱:۲۹
        درود شاعر ادیب و فرهیخته، صمیمانه از حضور گرمتان سپاسگزارم

        گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع
        سخت می‌گردد جهان بر مردمان سخت کوش
        حافظ
        ارسال پاسخ
        محسن ابراهیمی اصل (غریب)
        پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۰۸:۲۲
        🌹🌹🌹
        محسن ابراهیمی اصل (غریب)
        پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۰۸:۲۳
        درود دوست شاعرم خندانک خندانک
        ارادتمندم خندانک خندانک 🙌
        مهدی محمدی
        مهدی محمدی
        پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۱۱:۳۱
        درود دوست ادیب، شاعر و غزلسرای توانا
        حضور اندیشمند شما دلگرمی است در این سرای خفته به تنهایی
        سپاسمندم و چشم در راه خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد قنبرپور(مازیار)
        پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۱۲:۱۵
        سلام مهدی جان حالت خوبه؟
        خندانک خندانک
        مهدی محمدی
        مهدی محمدی
        پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۱۳:۱۲
        سلام شکر خوبم و اندکی بهتر، خوشحالم که می بینمتان و غمگینم به خاطر تضییع حق قلمت رفیق
        اینجا باش، بنویس و بسرا
        دلتنگت می شویم خندانک
        ارسال پاسخ
        ایمان اسماعیلی (راجی)
        پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۱۲:۴۳
        سلام مهدی جان
        درود برادر عزیز
        متفکرانه و قابل تامل بود
        زنده باد خندانک خندانک خندانک
        مهدی محمدی
        مهدی محمدی
        پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۱۳:۱۴
        سلام و درود ایمان اسماعیلی عزیز، مرد میدان قلم
        خوشحالم که می بینمتان و سپاسگزارم از آنچه متفکرانه و قابل تامل خواندید
        دوستت مهدی خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ایمان اسماعیلی (راجی)
        ایمان اسماعیلی (راجی)
        پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۲۳:۲۶
        خندانک خندانک خندانک
        محمد جواد عطاالهی
        پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۱۴:۲۳
        سلام جناب محمدی عزیز
        امیدوارم حال دلت خوب باشد
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        مهدی محمدی
        مهدی محمدی
        پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۱۵:۰۸
        سلام شاعر ادیب و دوست خوبم محمدجواد عطاالهی
        ممنونم، دیگر بهر حال باید بگذرد و خدا را شکر بهترم
        سپاسگزارم خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالفضل احمدی
        پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۱۴:۴۱
        سلام بر ادیب گرانقدر آقای محمدی ارجمند خندانک
        شعرتان هنرمندانه و مفهومی
        آخرش چون فوت کوزه گری بود
        لغت نامه دل خندانک خندانک
        سلامت و مانا باشید
        🌻🌻
        🌻
        مهدی محمدی
        مهدی محمدی
        پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۱۵:۰۹
        سلام و درود دوست و شاعر ادیب و فرهیخته جناب احمدی عزیز، جوان پویای ادب، سپاسگزارم
        لطف دارید، سرزنده باشید خندانک
        ارسال پاسخ
        مولود سادات عمارتی
        پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۱۷:۰۵
        درود
        قلمتان نویسابه شعر
        مهدی محمدی
        مهدی محمدی
        پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۱۷:۲۲
        درود سپاسگزارم خندانک
        ارسال پاسخ
        بهرام معینی (داریان)
        پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۱۷:۳۵
        درود فراوان وارادتی بی پایان جناب محمدی استاد وادیب فرزانه وگرانقدر
        بسیار نغز وشیوا وپر محتوا
        دستمریزاد
        قلمتان مانا
        در پناه حق
        ایام بکام
        🌷🌷🌷🌷
        مهدی محمدی
        مهدی محمدی
        پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۲۰:۴۳
        درودها استاد معینی عزیز و گرامی
        بی نهایت از حضور پرنورتان سپاسگزارم
        قلمتان سبز و دلتان دریایی خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد قنبرپور(مازیار)
        پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۱۸:۳۲
        سلام دوباره مهدی جان
        میخوام جسارت کنم در مورد شعرت حرف بزنم
        تو استاد منی اولا
        دوما در حدی نیستم نظری بدم ولی یکی از مشکلات و ایراداتی که ما توی شعر مخصوصا سپید داریم اینه که حجت رو تو همون خط اول تمام میکنید و مخاطب دیگه همه چیز رو همون اول میگیره و دیگه لزومی به ادامه نمیبینه
        لذا حتما سطر اصلی رو بذارید برای آخر شعر
        و اینکه دمت گرم هستی و میتابی خندانک
        مهدی محمدی
        مهدی محمدی
        پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۲۰:۵۵
        سلام مازیار عزیز
        اختیار دارید بنده نوازی می کنی رفیق، خاک پای همه دوستانم
        سوماً که استادی مازیار عزیز
        این صحبت شما در مورد سطر اصلی در آخر شعر منو یاد سه گانی انداخت که دو ویژگی بسته بودن و دارای ضرب پایانی در سطر آخر هست
        در کل هم درست می فرمایید و در این شعر احتمالا به این خاطر که تصویر در آغاز قوی تر است تا پایان. برای همین است که پایان شعر مخاطب را اقناع نمی کند. نقدی است کاملا صحیح و به جا و نشان از ظرافت و نکته سنجی و دید باز شما
        خیلی گلی و گلی تقدیم برای گل خندانک
        ممنون که هستی و می نویسی

        ارسال پاسخ
        دانیال فریادی
        پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۱۸:۴۷
        سلام زیباست


        و دلنشین



        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مهدی محمدی
        مهدی محمدی
        پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۲۰:۵۶
        سلام و درود شاعر و ادیب گرانقدر دانیال فریادی عزیز
        ممنونم که آمدی و به مهر خواندی
        قلمت سبز و دلت دریایی خندانک
        ارسال پاسخ
        مریم کاسیانی
        پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۲۰:۵۴
        درود بر شما،خیلی احساسی بود
        برای همه صبر و آرامش آرزو می کنم برای شما بیشتر
        برقرار باشید
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        مهدی محمدی
        مهدی محمدی
        پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۲۱:۰۷
        درود بانو، ممنونم
        همه دوستان ادیب و فرهیخته البته لطف دارند اما بعضی وقت ها بعضی پیام ها آدم را مجبور می کند به نوشتن
        مثل همین پیام که آرزوی صبر و آرامش کرده است انگار از حال و روز شعر پیداست حال و روز شاعر
        و خدا بزرگ است

        ممنونم بانو، دلتان دریایی خندانک
        ارسال پاسخ
        مسعود آزادبخت
        جمعه ۱۸ تير ۱۴۰۰ ۱۱:۱۹
        درود بر شاعر گرامی
        بسیار زیباست اندیشه و شعرتان
        👏👏👏
        مهدی محمدی
        مهدی محمدی
        جمعه ۱۸ تير ۱۴۰۰ ۱۴:۱۲
        درود شاعر ادیب و فرهیخته، بی نهایت سپاس.
        قلمتان زرنگار خندانک
        ارسال پاسخ
        شعله(مریم.هزارجریبی)
        جمعه ۱۸ تير ۱۴۰۰ ۲۲:۱۲
        درود جناب محمدی
        زیبا نگاشتید
        برگ زندگیتان همیشه سبز خندانک خندانک خندانک
        مهدی محمدی
        مهدی محمدی
        جمعه ۱۸ تير ۱۴۰۰ ۲۳:۲۸
        درود بانو
        ممنونم از نگاه زیبایتان
        همچنین نظرتان را ذیل نقد شعر مانا رویت شد
        سلامت باشید و تندرست خندانک
        ارسال پاسخ
        جلال مهدوی
        شنبه ۱۹ تير ۱۴۰۰ ۱۰:۵۷
        آقای محمدی سلام
        هر شعری جذابیت خاص خودش را دارد و شعر شما در دل من نشست این را هم بگویم من نه فرهیخته هستم و نه شاعر نامی محسوب میشوم یعنی در ادبیات و شعر و نقد و .... صاحب سبک نیستم و فقط برای دلم و کسی شاید از یک جمله ی من یا کلمه ی من لذت ببرد برای دل خودم مینویسم و تحصیلات دانشگاهی ادبیات شعری هم ندارم فقط چند کلمه درد و دل با برادر بزرگوار استاد گرامی دارم که شعر شما را مورد نقد قرار دادن حالا سوالی که دارم خدمت استاد گرامی برادر بزرگوار هادی محمدی استاد فرهیخته
        شما فرمودید از جملات و کلماتی در شعر استفاده کنیم که دستمالی نشده باشد یا به تعبیری تکراری نباشد
        پس ما چه بنویسیم هزازان هزار شاعر آمده با کلمات بازی شده این کلمات و مصرع ها هزاران بار دستمالی شده خودتان در همه کتاب ها و اشعار مشاهده میکنید
        هر شعری را که شاعر میسراید نقد بر آن است شعر دستمالی شده به هر سبکی به هر طریقی با جملات در هر جایی بازی شده پس چه مانده بنویسیم همه ی شعرای بزرگ و گرانقدر میگویند شعر بخوانید تا میتوانید بخوانید از شاعران فقط شعر بخوانید ما هم میخوانیم و آن کلمات در ذهن ما نقش میبندد و همان کلمات هست که با چیدمانش شعر ما را میسازد پس خود به خود از همان زمان خواندن در ذهن ها دستمالی میشود کلمات خارج تر از این ابیات هم که نداریم هر چه بنویسم دریا دارد ،رود دارد ،جنگل دارد،پرنده دارد،عشق دارد،مادر دارد،یا رب دارد،آسمان دارد،باران دارد،ابر و شاپرک و قاصدک دارد،ما اگر این جملات را ننویسیم چه هست تا بنویسیم ،چگونه دستمالی نشود ،کلمات و جملات بیشتری یا جملاتی که شاعری ننوشته از کجا بیاوریم در هر شعری و هر کتابی همه ی این جملات را شاعران هزاران بار دستمالی و تکرار کرده اند
        انشاا... همیشه سلامت و تندرست باشید گفتم که من هیچی نیستم در ادبیات شعر و شاعری و برای دل خودم مینویسم
        مهدی محمدی
        مهدی محمدی
        شنبه ۱۹ تير ۱۴۰۰ ۱۴:۳۹
        سلام و درود شاعر و شعر دوست فرهیخته جناب جلال مهدوی عزیز و گرامی
        نکته ای هست و آن اینکه من از استاد و دکتر عزیز سیدهادی محمدی درخواست کردم که برایم نقدی بنویسند تا بتوانم از دانش و تخصص ایشان جهت بهتر شدن شعرهایم کمک بگیرم.
        اشاره ای که شما داشتید مربوط است به پایان شعر

        سخن آخرم در غربت باشد
        لغت نامه ی «دل» را حرف به حرف خوانده ام
        حرف آخر را می زند

        «تنهایی»

        به شخصه با صحبت سید بزرگوار موافق هستم. البته به خاطر اینکه یکی از اساتید ادبیات از همین قسمت شعرم خوشش آمده بود اندکی دچار تردیدم. چون شعر قرار است از سطح عبور کند و لایه های معنایی بیشتری را بشکافد. «غربت» و «تنهایی»

        اشاره به این مفهوم که «انسان تنها است» و «انسان غریب است» یکی داستان هبوط و یکی اینکه اساساً درک صد در صدی از احساسات و افکار یک شخص امکان پذیر نیست.
        همچنین معنای ظاهری مدنظر بوده است چرا که دور از خانواده ام و شهرم و در شهری غریب زندگی می کنم و تنهایی گریبانم را گرفته
        علی ای حال شما همین قسمت را با «گلوی بریده ی رود» مقایسه کنید، به زعم بنده بداعتی در «گلوی بریده رود» وجود دارد که در این مضامین نیست.

        اما اینکه گفتند کناره های رود هم خشک است رود اساسا نماد شوق و اشتیاق است و دریا نماد بخشندگی و سخاوت
        در سطر نخست هنجارشکنی دیده می شود. هنجارشکنی جایی است که شما خلاف عادت ها صحبت می کنید. اینکه همگان دریا را نماد سخاوت می دانند، این تصور عمومی را غلط دانستن هنجارشکنی است
        گلوی بریده ی رود آشنازدایی است. رود اساسا پیوسته است. پیوستگی صفتی است آشنا برای رود اما اینجا صحبت از «گلوی بریده ی رود» می شود و از این گلوی بریده «آواز» هم شنیده می شود (خرق عادت)

        امیدوارم اگر جایی اشتباه فکر می کنم دوستان و اساتید مجدد راهنمایی کنند. چون تنها زمانی که گفتگو شکل بگیرد می توان نقاط ضعف و قوت یک اثر را به روشنی درک کرد.

        از حضور فعال و اندیشمندانه یتان بی نهایت سپاسگزارم
        دلتان دریایی خندانک
        ارسال پاسخ
        جلال مهدوی
        شنبه ۱۹ تير ۱۴۰۰ ۱۵:۲۹
        سلامت باشید
        مهدی محمدی
        مهدی محمدی
        شنبه ۱۹ تير ۱۴۰۰ ۱۶:۳۷
        خندانک
        ارسال پاسخ
        سعید صادقی (بینا)
        شنبه ۱۹ تير ۱۴۰۰ ۱۹:۳۰
        سلام و عرض ادب بر دوست ادیب و استاد بزرگوارم

        بینهایت تامل بر انگیز و زیبا بود درود فراوان خندانک
        مهدی محمدی
        مهدی محمدی
        شنبه ۱۹ تير ۱۴۰۰ ۲۲:۰۱
        سلام بیدل عزیز، شاگردی در رکاب قلمتان هستم

        ممنونم، دلتان دریایی خندانک
        ارسال پاسخ
        نسرین حسینی
        يکشنبه ۲۰ تير ۱۴۰۰ ۰۳:۴۵
        خشکی لب دریا نشانه ی سخاوت نیست
        بسیار زیبا بود
        درودها برشما جناب محمدی گرامی
        قلمت مانا
        مهدی محمدی
        مهدی محمدی
        يکشنبه ۲۰ تير ۱۴۰۰ ۱۵:۵۲
        درود بانو
        صمیمانه از حضورتان سپاسگزارم
        قلمتان زرنگار و دلتان تابان خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شنبه ۱۹ تير ۱۴۰۰ ۰۰:۰۲
        خندانک
        مهدی محمدی
        مهدی محمدی
        شنبه ۱۹ تير ۱۴۰۰ ۰۰:۵۰
        درود، سپاسگزارم خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0