شنبه ۱ ارديبهشت
|
|
لیلی منم و دلم بهانه ی مجنون گرفته است...
|
|
|
|
|
تو ای شمع سوخته که نوری نداری
|
|
|
|
|
چه زیبا در نظر می آمدی ، زیباتر از زیبا !!
چه تنها مانده ام تنها ، در این دل تنگی مشهود
|
|
|
|
|
به من نزدیک شو نزدیکتر از پیرهن هایم
|
|
|
|
|
عاقبت عطرِ گل از شیشه یِ عطار ،پرید!
هاای و هوویی که به پا بود، زِ بازار ،پرید!
|
|
|
|
|
اگر عشق تو را در د ل ببینم
برای جایگاه قصری نگارم
اگر دانی که عشقت در دلم چون
به مجمر آتش قلب
|
|
|
|
|
اردیبهشت رسیده گردیده عشق مهیا
|
|
|
|
|
تنهایی من اتاقی ست به وسعت جهان
|
|
|
|
|
پریشونم پریشون نگاهت
شدم بیمارومجنون نگاهت
|
|
|
|
|
یک کافه شلوغ از جنس انتظار
لب های تشنه و فنجان بی قرار
|
|
|
|
|
رَهَم افتاد زمانی به شهر خاموشان
عبرت آموختمی چند از اهالی آن
|
|
|
|
|
وقتی چراغ وداع
در سیاهی چشمانت فروزان شد
اولین دیدار
آخرین دیدار بود
هزاران حرف ناگفته در دلم
|
|
|
|
|
گفتا که رها کن شیوهی مستان نو رسیده را
آن نقشیست کز ازل بر لوح دلم کشیده است
|
|
|
|
|
کـی رسـد طـبـیـب مـا بر سربیمار؟بگو تا چه کنم؟
|
|
|
|
|
آغوشِ تو،،،
ساحلِ آرامشِ من است...
|
|
|
|
|
در قفس حتما شود یک مرغِ ماهیخوار خوار!
می بَرد حتّی الاغی خسته با اجبار بار!
|
|
|
|
|
((توی خلوت خودم اِضافی ام))
خیلی وقته خودَمَم تو خلوَتَم اِضافی ام
دلِ پُر غُصّه دارم ، د
|
|
|
|
|
در ماه خدا لطف خدا جلوه گرآمد
صد شکر که این طالع مسعود برآمد
|
|
|
|
|
من آن ماهی تنگم که قلبش مانده در دریا
|
|
|
|
|
این شهر هم مرا ترک کند
همه چیز سرجایش برمیگردد
|
|
|
|
|
الهی به امید تو ، نه به امیدخلق روزگار
|
|
|
|
|
در بد زمانه ای عاشق شدم.... زمانه ای ک بوسه و بغل را قد غن کردن... عشق روزهای کروناییی من تو را باید
|
|
|
|
|
بزن باران تا بشویی غبار از ما
|
|
|
|
|
ای کاش زمین محلِ اعدام نبود...
|
|
|
|
|
کاش که یک روز دوباره با تو بنشینم
|
|
|
|
|
خدایا ؛ راز خلقت چیست؟! نمیدانم...
ز جام معرفت قدری بنوشانم...
کجای این جهان ایستاده ام؛ گیج و پری
|
|
|
|
|
سرِ راهاي بد نامي ، هنر پاس سعادت كرد
هنر در هركسي باشد،از آن رفع ضلالت1 كرد
|
|
|
|
|
⏪ تا قیامت ⏩
▫️ ما تا قیامت مملو از بوی خداییم،
پوینده ی راهِ شهیدِ کربلاییم.
|
|
|
|
|
یک خانه ی کوچک و مُحقر،
ولی پُر از صفا
خانه ای تمیز و نُقلی ،
ولی پُر از وفا
|
|
|
|
|
حیران و سرگردان در وادی
عشقم
|
|
|
|
|
این باغ كه در حصار غم خوابیده
بی تاب شده خزانِ خود را دیده
|
|
|
|
|
در تنهاییت هیچ وقت سراغِ کسی را نگیر...
آدمها چند صباحی داخل زندگیت ورود میکنند...
|
|
|
|
|
پدرم
می گفت :
قدرِ موقعیت هایِ زندگی ات را بدان..!
اما
هیچ گاه
قانونِ آفساید را
یادم نداد..!
|
|
|
|
|
ترساندن ملت ز بلا فکر بدی نیست
|
|
|
|
|
نقش عشق
چهره بزک کرده زمان
از تو به داد آمدم
به دادگر زمان
شکایتی دارم
|
|
|
|
|
صدای خنده شنیدم ز کوی همسایه ...
|
|
|
|
|
در نگاه شب،
بدون هیچ مراسم سوگواری
درختان عاقل بریده می شوند
|
|
|
|
|
خواهشاً ما را بفهمان رهنمای شعر چیست؟
قالب و تفسیر و معنای رَسای شعر چیست؟
انتهای بغض ، بنبست و
|
|
|
|
|
نمی شنوم
چشمها را و کلماتی که دفن شدند
|
|
|
|
|
یکی امشب سر میزنه
به دل این دیونه
یکی امشب سر میزنه
به دل این دیونه
تو یار هستی که
میمونی با ای
|
|
|
|
|
عجب حال بدی باشد ،میان راحتی اما به سهل ننگاریو،سخت اندیشی ،کنی...
|
|
|
|
|
در شهرِ نگاهم شده طوفان، بغلم کن
آشوبم و دلواپس و گریان بغلم کن
|
|
|
|
|
با شعر سپید هم
میشود نقاشی کرد
|
|
|
|
|
ما را زفرقت تو دیگر نمانده تابی
|
|
|
|
|
بر ظاهری عموماً تزویر نما ندارد
یا ما ریا نداریم یا آینهها دروغست
|
|
|
|
|
مثل من پاکت خالی شود ان دل در تو
چون مچاله بشوی ، صبر ضرر خواهد کرد
|
|
|
|
|
بیا تا به درگاه عاشق رویم
|
|
|
|
|
وقتی که دیدمت نمی دونستم
یه روز میاد اسیر اسمت میشم
وقتی نگام می کنی حس می کنم
با جادوی چشات طلسم
|
|
|
|
|
یک روز به یادی به کلامی به نگاهی
|
|
|
|
|
سینهء سوخته و چشمِ حقیقت بین کو؟
آن پری رو که به کفرش شده ام بی دین کو؟
|
|
|
|
|
دیگر ندارم لحظه ای امید به برگشتن دوست
|
|
|
|
|
دلم
بهانه ی تورا می گیرد در این هوای بارانی
|
|
|
|
|
نگارستان3 من ، راهـي بجـز باطل ندانستن
مرا چون رهنما بودن، ره دانش به من بس
|
|
|
|
|
از کنار دادگاه میگذشتم...
|
|
|
|
|
چای لب سوز و قند شیرینم
عشق امروز و یار دیرینم
|
|
|
|
|
چه کسی می داند
آدم اینجا تنهاست
در میان قصه ها و غصه های
نا تمام زندگی واین همه ازردگی
|
|
|
|
|
شَهر یعنی :
یک نزول
یک اجابت
را قبول
|
|
|
|
|
حیف نیست کنار صاحل فقط جزر و مد دریا شانه به موهام بکشند ؟ پس کی این روزه ی سکوتت رو میشکنی سعید جان
|
|
|
|
|
" خال هندو " زمان حافظ بود
تا کند او فدا بخارا را...!!!
هی " اگرها " به شرط دل دادن...
عاش
|
|
|
مجموع ۱۲۳۴۹۳ پست فعال در ۱۵۴۴ صفحه |