شعرناب

نگاهی اجمالی به تاریخ ترانه سرائی


نگاهی اجمالی به تاریخ ترانه سرائی
ترانه سرائی مانند بسیاری ازهنر ها مثل نقاشی ..مجسمه سازی..تاریخ دقیقی از پیدایش آن نداریم
نزدیک ترین تاریخ به زمان ساسانیان برمیگردد که در آن زمان شعر بر پایه ملودی ساخته میشود
نخستین ترانه رائیدر دربار خسروپرویز زندگی میکرده بنام باربد
باربد یکی از چیره دست ترین نوازنده وآهنگ ساز وشاعر زمان خود بوده
ساز او که امروزه اود می نامند در آن زمان بنام خود او بربت نام گذاری کردند
از او متن های بسیار زیبائ ادبی بجای مانده مخصوصا کلاسیک در باره این ترانه سرا
ونوازنده چیره دست گفته شده بقدری زیبا اود می نواخته که گاهی شنونده را بخواب می برده
در قدیم به غزل قول هم میگفتند مثل قول و غزل بعد از باربد نوازنده گان دیگری آمدند که گاهی دوره گرد بودند وگاهی با ارابه های روباز به شهر ها سفر میکردند وقتی به شهر ها نرسیده ساز های خود را می نواختند و ترانه خوان ها می خواندند هنوز معلوم نیست چه کسی این همه ترانه می ساخته ونوازندگان دوره گرد آنها را می خوانددند گاهی در فیلم ها دیده اید البته اگر بخواهیم به عقب برگردیم از زمان حضرت داود این برنامه ها همیشه در دربار ها بوده ولی نامی از آنها نمانده فقط صوت حضرت داود را مثال میزنند میگویند آواز زیبائی میخوانده
همیشه در دربار های قدیم شاعرانی بودند که برای خوشحالی پادشاه یا وقتی از جنگ بر می گشتند شعر سروده ومیخواند ند مثل مثنوی هائی که برای سلاطین مثل سلطان محمود گفته شده که بیشتر آنها موجوداست
بهترین تاریخ ودقیق ترین آنها به زمان رضا خان برمیگردد شاعران وترانه سرایانی مثل ایرج میرزا..عارف ..عشقی..وبعد ملک شعرای بهار که یکی از بهترین ترانه سرایان شناخته شده مرحوم بهار دوازده ترانه از او به یادگار مانده
مرغ سحر..مرغ بی نوا..عقربه زلف کجت ...درفکر تو بودم که یکی حلقه بدر زد...بهار دلکش که مرحوم دلکش خوانده..لاله خونین که جناب شجریان خوانده..صبح دم زمشرق...زفروردین..آواز عشق...شب وصل
صورت گر نقاش چین..سلسله موی دوست بعد از مرحوم بهاروناگفته نماند که چند ترانه از عشقی..ایرج میرزا..عارف به جامانده که در آن زمان بدست تصنیف خوان های دوره گرد با آوازی خوش در کوچه ها خوانده میشود تصنیف ها مثل ورق 25 /30 بود که به چهار قسمت تقسیم میشود و8 ترانه در آن نوشته میشود هرطرف 4 ترانه ودوره گرد ها صبح عصر در کوچه ها می خواندند ومردم ده شاهی برای خریدنش می پرداختند......
سپس در دوران پهلوی دوم ترانه سرایان بزرگی به میدان هنر پای نهادند
این هنر مندان هم آهنگ ساز بودند هم ترانه سرا مثل ابولحسن ورزی...پژمان بختیاری..نواب صفا..مرتضی نی داودی..علی نقی وزیری...قوامی..بدیع زاده... ابولحسن وزیری این استاد بزرگ قمر خواننده بزرگ آن زمان را کشف کرد واستادی او را به عهده گرفت تا آنجا که قمر خواننده بزگان شد قمرالمولوک از استاد اجازه خواست تا نام خود را قمر وزیری بگذارد که استاد با کمال میل این اجازه را داد
,درسال 1306شمسی قمر به شهرت بزرگی دست پیداکرد ودر تمام مجالس بزرگان اورا دعوت میکردند نام استاد وزیری مثل نام شوالیه روی قمر ماند قمر تمام درامدش را خرج بی خانه مانها میکرد کمک به بیمارستانها در همان زمان کمپانی پلیفون برای تهیه صفه گرمافون به ایران سفر کرد واولین صدای قمر در خانه بزرگان پخش شد
بعد از آن تاریخ استادان بزرگی به صدا وسیما راه پیدا کردند واستادی خوانندگان بزرگی را به عهده گرفتندکه نام بیشتر این استادان بزرگ را نمی توان نوشت فقط به نام چندی از این بزرگان قناعت میکنیم
ایرج جنتی عطایی...اردلان سرفراز..منصور تهرانی..رهی معیری....سیمین بهبهانی..معینی کرمانشاهی
استادان بزرگ دیگری آمدند و رفتند ونامشان افتخار این آب خاک بوده..به عقیده من بعد از انقلاب به چه علت من نمیدانم شاعرانی برای ترانه سرائی اثری از خود بجای نگذاشتند اثری مثل الهی نازکه صد سال دیگر جای دارد تا مردم بدانند این چه اثریست
نگاهی جدید واجمالی به تاریخ ترانه سرائی
شعر..ترانه.. باشعر (محاوره)امروزه به عنوان یک قالب شعری درکنار قالب های کلاسیک زبان وشیوه برقراری ارتبات با محاوره است.....در شعر کلاسیک صورتمکتوب شعر بیشتر مورد نظر است...در ترانه بصورت شنیداری مد نظر است
این به این معنی شنیدن شعر کلاسیک نیست بلکه بر جستگی قالب هرشعری را بیان میکند جمله ها ابزار ها بیان احساس است
اما اینکه چگونه از آن استفاده کنیم تا ترانه متولد شود امر دیگریست که مشکل ترین کار همین ترانه سرائیست
تمام شاعران می توانند ترانه بگویند اما تاریخ مصرف دارد یک ماه الا دو ماه ولی ترانه سریانی که ترانه ائی بگویند که نیم قرن در دلها حکومت کند دیگر انگشت شمارند
-------------------------------------------------------------------------
نگاهی اجمالی به تاریخ ترانه سرائی
ترانه سرائی مانند بسیاری ازهنر ها مثل نقاشی ..مجسمه سازی..تاریخ دقیقی از پیدایش آن نداریم
نزدیک ترین تاریخ به زمان ساسانیان برمیگردد که در آن زمان شعر بر پایه ملودی ساخته میشود
نخستین ترانه رائیدر دربار خسروپرویز زندگی میکرده بنام باربد
باربد یکی از چیره دست ترین نوازنده وآهنگ ساز وشاعر زمان خود بوده
ساز او که امروزه اود می نامند در آن زمان بنام خود او بربت نام گذاری کردند
از او متن های بسیار زیبائ ادبی بجای مانده مخصوصا کلاسیک در باره این ترانه سرا
ونوازنده چیره دست گفته شده بقدری زیبا اود می نواخته که گاهی شنونده را بخواب می برده
در قدیم به غزل قول هم میگفتند مثل قول و غزل بعد از باربد نوازنده گان دیگری آمدند که گاهی دوره گرد بودند وگاهی با ارابه های روباز به شهر ها سفر میکردند وقتی به شهر ها نرسیده ساز های خود را می نواختند و ترانه خوان ها می خواندند هنوز معلوم نیست چه کسی این همه ترانه می ساخته ونوازندگان دوره گرد آنها را می خوانددند گاهی در فیلم ها دیده اید البته اگر بخواهیم به عقب برگردیم از زمان حضرت داود این برنامه ها همیشه در دربار ها بوده ولی نامی از آنها نمانده فقط صوت حضرت داود را مثال میزنند میگویند آواز زیبائی میخوانده
همیشه در دربار های قدیم شاعرانی بودند که برای خوشحالی پادشاه یا وقتی از جنگ بر می گشتند شعر سروده ومیخواند ند مثل مثنوی هائی که برای سلاطین مثل سلطان محمود گفته شده که بیشتر آنها موجوداست
بهترین تاریخ ودقیق ترین آنها به زمان رضا خان برمیگردد شاعران وترانه سرایانی مثل ایرج میرزا..عارف ..عشقی..وبعد ملک شعرای بهار که یکی از بهترین ترانه سرایان شناخته شده مرحوم بهار دوازده ترانه از او به یادگار مانده
مرغ سحر..مرغ بی نوا..عقربه زلف کجت ...درفکر تو بودم که یکی حلقه بدر زد...بهار دلکش که مرحوم دلکش خوانده..لاله خونین که جناب شجریان خوانده..صبح دم زمشرق...زفروردین..آواز عشق...شب وصل
صورت گر نقاش چین..سلسله موی دوست بعد از مرحوم بهاروناگفته نماند که چند ترانه از عشقی..ایرج میرزا..عارف به جامانده که در آن زمان بدست تصنیف خوان های دوره گرد با آوازی خوش در کوچه ها خوانده میشود تصنیف ها مثل ورق 25 /30 بود که به چهار قسمت تقسیم میشود و8 ترانه در آن نوشته میشود هرطرف 4 ترانه ودوره گرد ها صبح عصر در کوچه ها می خواندند ومردم ده شاهی برای خریدنش می پرداختند......
سپس در دوران پهلوی دوم ترانه سرایان بزرگی به میدان هنر پای نهادند
این هنر مندان هم آهنگ ساز بودند هم ترانه سرا مثل ابولحسن ورزی...پژمان بختیاری..نواب صفا..مرتضی نی داودی..علی نقی وزیری...قوامی..بدیع زاده... ابولحسن وزیری این استاد بزرگ قمر خواننده بزرگ آن زمان را کشف کرد واستادی او را به عهده گرفت تا آنجا که قمر خواننده بزگان شد قمرالمولوک از استاد اجازه خواست تا نام خود را قمر وزیری بگذارد که استاد با کمال میل این اجازه را داد
,درسال 1306شمسی قمر به شهرت بزرگی دست پیداکرد ودر تمام مجالس بزرگان اورا دعوت میکردند نام استاد وزیری مثل نام شوالیه روی قمر ماند قمر تمام درامدش را خرج بی خانه مانها میکرد کمک به بیمارستانها در همان زمان کمپانی پلیفون برای تهیه صفه گرمافون به ایران سفر کرد واولین صدای قمر در خانه بزرگان پخش شد
بعد از آن تاریخ استادان بزرگی به صدا وسیما راه پیدا کردند واستادی خوانندگان بزرگی را به عهده گرفتندکه نام بیشتر این استادان بزرگ را نمی توان نوشت فقط به نام چندی از این بزرگان قناعت میکنیم
ایرج جنتی عطایی...اردلان سرفراز..منصور تهرانی..رهی معیری....سیمین بهبهانی..معینی کرمانشاهی
استادان بزرگ دیگری آمدند و رفتند ونامشان افتخار این آب خاک بوده..به عقیده من بعد از انقلاب به چه علت من نمیدانم شاعرانی برای ترانه سرائی اثری از خود بجای نگذاشتند اثری مثل الهی نازکه صد سال دیگر جای دارد تا مردم بدانند این چه اثریست
نگاهی جدید واجمالی به تاریخ ترانه سرائی
شعر..ترانه.. باشعر (محاوره)امروزه به عنوان یک قالب شعری درکنار قالب های کلاسیک زبان وشیوه برقراری ارتبات با محاوره است.....در شعر کلاسیک صورتمکتوب شعر بیشتر مورد نظر است...در ترانه بصورت شنیداری مد نظر است
این به این معنی شنیدن شعر کلاسیک نیست بلکه بر جستگی قالب هرشعری را بیان میکند جمله ها ابزار ها بیان احساس است
اما اینکه چگونه از آن استفاده کنیم تا ترانه متولد شود امر دیگریست که مشکل ترین کار همین ترانه سرائیست
تمام شاعران می توانند ترانه بگویند اما تاریخ مصرف دارد یک ماه الا دو ماه ولی ترانه سریانی که ترانه ائی بگویند که نیم قرن در دلها حکومت کند دیگر انگشت شمارند
-------------------------------------------------------------------------


0