شعرناب

عشق بازی یا بازی با عشق

سلام
اگر دقت کرده باشید چند وقتی است مد شده میگویند فلان وسیله قدیمی اش فقط بچه هم بچه های قدیم ماشینم ماشینهای قدیم نونم نونهای قدیم.
کلا قدیمی ها بیشتر مد شده اند .ویک موضوعی که بیشتر جلب توجه میکند این است که میگویند عشق هم عشقهای قدیم.
میگویند عشقی که تهش با بلاک تمام شود عشق نیست.یا مرد اونیه که اسمش بره تو شناسنامه ات نه بیو پروفایلت.خوب اینها هم برای خودش حرفیست.ولی راه عشق از کجا کج و کوله شد؟
عشق که خود عشق نشده بود از قلب من و شما شروع شد.از همان بدو تولد که انقدر بیهوده نبود ما بیهوده اش کردیم.ما عشق بازی نکردیم ما با عشق بازی کردیم.وقتی کنار گزینه های انتخابمان اسامی خودروهای لاکچری را پررنگ کردیم وقتی مارک گرایی را چسباندیم به تن این عشق بی نوا وقتی اوج حال و صفایمان شد پرسه زدن در پارتی های رنگارنگ وقتی دنبال عروسکهای پلاستیکی رفتیم و رویایمان شد چهره ی جوهانسون در فیلم اونجرز (همان انتقام جویان خودمان).وقتی عشق را مثل توپ هی پاس دادیم به یکی دیگر اخرش توپ هم گم شد و عشق شد بازیچه.
یک جا به بنده گوشزد کردند تو از دنیا عقبی حیف این قریحه شاعری که به تو دادند .تو قرصهایت را نشسته میخوری که این حرفها شده دغدغه ات بگرد خوش باش یادت برود از گمشده ها .اما من دنبال ادرس درست رفتن را بیشتر دوست دارم تا گم شوم.
ما در عصر فیلمهای فردین و بهروز وثوق رشد کردیم نه این سریالهای کشکی دوغی ترکی که ته ماجرا میشود
دوست من دوست داره با دوست تو دوست بشه دوست داری که دوست من که دوست داره با دوست تو دوست بشه دوست بشه؟پرتقال فروش را پیدا کنید.
یک زمانی سر مردم گول مالیدند گفتند بیایید فرش کهنه بدهید فرش نو تحویل بگیرید مردم هم ساده بی ریا فرشهای دستباف گرانبها را دادند و فرش ماشینی گرفتند .بعد که فهمیدندکلاهی که سرشان رفته به قامت هیکلشان است دیگر دیر شده بود.و ما عشق ناب دادیم هوس بی انتهاگرفتیم.ما محبت دادیم شهوت گرفتیم.ما وفاداری دادیم خیانت گرفتیم.ما دل دادیم سنگ گرفتیم.
کوفتش بشود هر که اینهمه خوبی را از ما گرفت الهی همان اوایل حنجره اش گیر کند خفه بشود.
در میان اوار های احساسمان در زیر گرد و غبار فراموشی مان اینه زلالی پنهان است .شاید باید خانه تکانی کنیم.شاید باید چشمهایمان را بشوییم.بیایید امشب یک جور دیگر عاشق باشید.
امشب یک شاخه گل بگذارید کنار یک بیت شعر یک فنجان چای امشب با چشم باز عاشقی کنید.و همسرتان را دعوت کنید به محبتی صادقانه.(اگر مجردید از نامزدهاتون میتونین مایه بزارین😀).
بیایید عشق ورزی را یاد بگیریم .عاشقی را یاد بگیریم. این روزها خواهدگذشت با عشق یا بی عشق ولی میتوانیم با عشق زندگی کنیم و خوشبخت باشیم و میتوانیم بی عشق زندگی کنیم و در روزهای اخر زنده بودنمان پر حسرت به گذشته نگاه کنیم.
شعله


0