شعرناب

تدبیر و تقدیر در نظم منظم به واژگان دستور زبان

تدبیر و تقدیر در نظم منظم به واژگان دستور زبان
در رابطه با موضوع حاضر اکثر شعرای نامدار در قرون سابق بر این عرصه "تقدیر" را به احتساب "تدبیر" استعمال نموده اند،هر چند واژه ی "تقدیر" در مواجهه با لغت تدبیر ارکانی اعجاب بر انگیز خواهد داشت، مثلا حضرت مولانا "تقدیر" را در چرخه ی ادبی لغات به نظم احتیاط "تدبیر" نمی پندارد،اما حضرت سعدی در احتساب واژگان ،لغت یا ترکیب "تقدیر" را بی تکلف ثمره ی تدبیر در استعمال لغات می پندارد،چنانکه آگاهی در ثمره ی واژگان شعری استعمال واهی تدبیر و تقدیر نخواهد بود ،بلکه طغیان واژه ها در رشته ی مسلم افکار تقدیر را مبرهن بر تدبیر نخواهد شمرد ،بلکه با در نظر گرفتن نام های به کارگرفته شده در واژه های تقدیر،تدبیر، قصور و تقریر در اقرار به عادت روزمره، باید اذعان داشت ، مرهونه لغت "تقدیر" را در استعمال مدبرانه در لفظ تدبیر موثر شمرده است .
چونان که این مبحث تقدیر عملی است نه تقدیر لفظی، در چینش واژگان مرکب.
بنابراین "تقدیر" یک واژه ی بسيط به اعمال نخواهد بود ،واژه ای است که در خور تدابیر محکم در صوت ارکان به کلمات است، پس "تدبیر" را باید واژه ای بسيط قلمداد نمود نه مرکب .چرا که بسيط تر از مرکب همان ارکان به واژگان ساده است که ما آن را تأدیب به واژه ی "عشق" می شماریم ،بنابراین لغت "تقدیر" ما حصل واژه ای است که عشق در قلمرو واژگان شعرا احتساب می داریم. هرچند دایره ی نظم و شعر در دستور کاربردی از آن به تدبّر در علم سیاست به احتساب دستور واژگانی تحت شعاع در ارکان محکم و مسلّم نموده است چرا که شعر سرانجام در ارکانی است که به آن ترتب تقطیع نخواهیم گفت.
پاییز -1397


0