شعرناب

از انتولوژی های عاریه/قسمت نخست

"از انتولوژیهای عاریه/قسمت نخست"
در شبستان لوند پیدایش،
زیر آماج تیره ی باران
رنج بیدار مقبره ها، به خواب عقربه می پیچد
آه
_به رغم مثلثات_
چه بزم خلوتی
چه تهوع بکری!
من از سعایت کدام گردباد می آیم
از خواب آسوده ی کدام خیابان
اینسانست
که ناگهان سخت میگریم، و میگسلد هستی یاغی من
آری، هبوط کرده ای بیگناهم
و ناله ی سگی، بیدارناک و مندرس
میشکند سکوت نجیب نیمه شب هر آدینه امرا
در کالبد کبود فلق
رازهای عاشقانه ی شب زخمه میزند
بر شکوه محاط پرستشگاه
و زیارت انگور،
در اساطیر بینامانست..
لطفاً
تلخ معکوس بمان!
و مرا بخوان
که دمی به رکود شیرین زندگی بیاویزم..
# سیده نسترن طالب زاده


0