شعرناب

تلاشی عبث

با سلام، نمیدانم مطلب را از کجا و چگونه شروع کنم. دارم از قافله عقب میمانم، در دنیای روشنفکران در حاشیه قرار گرفته ام، روشنفکران به زبانی صحبت میکنند که دیگر برایم مفهوم‌ نیست، بخصوص روشنفکران شاعر. واژه های عربی بنظر من بیشتر و بیشتر میشوند. زمانی خواندن زبان فارسی راحت بود و انعطاف کلمات شادی افرین, ولی امروزه خواندنش چالشیست. شاید من از شتر افتاده و از قافله عقب مانده ام. از دوستان این سئوال را دارم ایا این تنها من هستم که اصالت زبان فارسی را درخطر میبینم یا کسان دیگری نیز هستند. شعر که یکی از ارکاناصلی فرهنگ است خدشه دار گشته است،ایا کسی میتواند جواب تسکین دهنده ای داشته باشد. درحال حاضر دو سیر تکامل فرهنگی داریم فرهنگ درون مرزی و فرهنگ برون مرزی با تفاوتهائی بارز. فرهنگ درون مرزی بر فرهنگ برون مرزی ارجحیت دارد ولی منکر ان نمیتوان گشت که فرهنگ برون مرز زنده نگهدارنده چیزهائیست که فرهنگ درون مرز سعی در از بین بردنش را دارد، تاریخ در مورد بدی یا خوبی داوری خواهد کرد اما فرهنگ برون مرز سعی در پاک و اصیل نگه داشتن زبان فارسی دارد. از بکار بردن کلمات عربی تا حد امکان اجتناب میگردد، شاهنامه اینجا و انجا خوانده میشود شب شعر ووووو ولی رل اصلی با فرهنگ درون مرزیست که متاسفانه زیر بمباران کلمات عربیست. نظر دوستان را میخواهم، اینده را چگونه میبینید.


0