شعرناب

چادر شب

شب چادر سیاهش را در دل آسمان گسترده و مهتاب به نقره دوزی آسمان مشغول است..
ستاره ها که نوری در دل سیاهی شب هستند
آمده اند بگویند می شود در سیاهی به روشنی اندیشید
و از پنجره شب و تاریکی روشنی را نظاره کرد،،
می شود به تنهایی شب جور دیگری نگریست و به آن سلام داد
به شب سلام می کنم
به زیبای مهتاب
و ستاره های روشن
با نظاره کردن هر کدامشان لبخندی بر لبم می نشیند،
مهتاب با زیبایش ،زیبا دیدن را می آموزد
و ستاره ها امید داشتن در دل همه نومیدی ها...
صبح باید جور دیگری به زندگی نگاه کنم
باید زندگی را به زیبایی مهتاب نقره دوز دید
و سیاهی های زندگی را به روشنی پیش برد ،
مانند نور زیبای ستاره ها در دل شب ...
می شود در شب بود ولی به زندگی لبخند زد.
مریم غریبی


0