شعرناب

کربلا نامه


بِسمِ الله الرَّحمنِ الرَّحیم
زمان سخن از قحطی آب و سخن از طفل رباب و سخن از قلب کباب و پدری در تب و تاب و سخن از کشف حجاب و سخن از بزم شراب و سخن از فصل خطاب و سخن از لطف و عذاب و سخن از دست و طناب و سخن از ماه سر نیزه و از آتش در خیمه و از معرکه و فتنه و از روضه و از نوحه و از گریه و از مویه و از ضجه و از ناله و از عمه و از خار مغیلان و کف پای یتیمان و دو طفلان و لب ساقی عطشان حسین است / و اینها همه زیباست/ زمان سخن از قامت و قد قامت عباس و گل یاس و دل نازک حساس و پر از نغمه و احساس و سپهدار و علمدار و هوادار و جهانگیر و جهاندار و همان یار و همان سرور و سالار و همان دلبر و دلدار و همان غیرت سرشار و همان اسوه ایثار و عزیز و پسر حیدر کرار و ببخشید مرا جمله سادات و سخن از در و دیوار و فرورفتن مسمار و سخن از رخ گلگون و دل پر غم و پرخون و رخ نیلی و از سیلی واز محسنو از آتش بر چادر جانان حسین(علیه السلام)است
/ و اینها همه زیباست/زمان سخن از طفل یتیم حسن آن قاسم و از ذبح علی اکبر و از خشکی لبهای علی اصغر و قنداقه پر خون و دل زینب و از خواهر دنبال گل گم شده و خیمه گه و قتلگه و نیزه و تیر و سپر و خنجر و از بوسه بر حنجر و از دست و سر و پای جدا از تن و قحط کفن و باز ببخشید مرا جمله سادات و سخن از سفر دشت و علیکم بفرار و سخن از آن سر در تشت که آن سر سر بی جان حسین (علیه السلام) است / و اینها همه زیباست /زمان سخن از لعنت بر حرمله و خولی و بر شمر و یزید و عمر سعد پلید و سخن از لعنت بر اولی و دومی و سومی و باز سخن از شرف آل عبا و سخن از عشق و صفا و سخن از مهر و وفای همه یاران حسین ( علیه السلام) است / و اینها همه زیباست /
التماس دعا
بااحترام :
علي رفیعی (امید)


0