شعرناب

ای شخص نزولخوار


ای شخص نزول خوار فرو بُرده ای مارا
انگاری دلت هست مِثل، ی سنگ خارا
بُردی همه هستی ما را نزولخوار
کُشتی زجفا مهر و وفا را نُزولخوار
با حق و حقیقت همه در جنگ شدی تو
انکار نمودی تو خدای را نزولخوار
ای لعنت و مرگ بر تو و بر نسل تو بادا
ویرانه نمودی همه دنیای مارا نزولخوار
فارغ زِوفا گشته ای چون زالو شدی تو
ای زالو صفت خوار نمودی وفا را نزول خوار
از پیرو همین بس که بگوید به تو لعنت
ای لعنت حق بر تو و بر تسل تو بادا نزول خوار


0