شعرناب

نابک .....داستانهای کوتاه

ماسه و کف
هفت بار خویشتنم را حقیر و کوچک پنداشتم: آن هنگام که ذلّت را برتن می کرد تا بالاتر رود؛
و آن هنگام که در برابر اخلاص دیگران پرواز می کرد.
و آن هنگام که از میان دشوار و آسان، آسان را انتخاب کرد.
و آن هنگام که مرتکب گناهی شدم و او برای تسلّی خاطرم گفت: «دیگران نیز چنین گناهی را انجام می دهند» و آن هنگام که متوجّه سستی و ناتوانی او شدم اما شکیبایی را به قدرت نسبت داد. و آن هنگام که نقاب زشتی را بر چهره انداخت. و آن هنگام که آواز مدح و ستایش را خواند و آن را فضیلت با ارزش پنداشت.
#خلیل_جبران
#نابک_کانال_رسمی_داستانهای_کوتاه
naabak_nab@
#سایت_ادبی_تخصصی_شعرناب
sherenab.com


0