شعرناب

یک شعر ناب (2)

پر پرواز ندارم؛
اما،
دلی دارم؛
و حسرت درناها!
و به هنگامی که مرغان مهاجر،
در دریاچه ی ماهتاب،
پارو می کشند...
خوشا رها کردن و رفتن:
خوابی دیگر،
به مردابی دیگر...
خوشا ماندابی دیگر...
به ساحلی دیگر...
به دریایی دیگر...
خوشا پرکشیدن!
خوشا رهایی!
خوشا اگر نه رها زیستن،
مردن به رهایی!
آه..
این پرنده،
در این قفس تنگ،
نمی خواند!
شاملو


0