شعرناب

راک و فرهنگ پاک

بزرگواری شعری نگاشته بودند و در آنشعر کلی لی لی به لالای فرهنگ و ادب ایران گذاشته بودند و در انتهای آن گفته بودند که چه نشسته اید که متالیکا و موسیقی راک و بیتلز دارندفرهنگ و ادب جوانهای ما رو به یغما میبرند وتهدیدشان خبلی جدیستو تا چند سال دیگر جوانهای مرز پر گوهر بجای خواندن من مست وتو دیوانه و نوشیدن شراب و صهبای عرفانی حافظ و مولوی، ترانه های متالیکا و ..را زمزمه میکننند و در اثر آنها معتاد گشته و به خاک سیاه مینشینند.
بنابراین من واجب دانستمچند مطلب را اینجا یادآور بشوم
اولا ادبیات و به قول ایشون ادبستان ما اونقدرها هم بی عیب نیست که بخاهیم آنرا تافته جدابافته بدانیمو در طول تاریخ همین ادبیاتریشه برخی بیفرهنگیها بوده و یا خیلی از بیفرهنگیها را نمایانگر ساخته.
نگاهی بندازیم به شعرای مداح پادشاهان خونریز که جنایتهیای این گردنکشان را نه تنها موجه جلوه میدادند ببلکه با اشعارشان یک دستگاه تبلیغاتی وسیع بوده اند برای آن سفاکان.محمود غزنوی جنایت میکرد و اینان او را فردی بزرگ مثلیک اسطوره نشان میدادند.و شریک جرمی بودند در ایجاد دستگاه دیکتاتوری در طول تاریخ.
بعدها همین دیکتاتوری و در نتیجه سرخوردگی اجتماعی ،باعث بوجود امدن فرهنگ مخرب تصوف شد که عطارها و سنایی ها و دیگران هیزم به آتش آنریختند و خوداگاه یا ناخودآگاه باعث قوی ترشدن این ضد فرهنگ شدندو از مردم ایران ملتی قضا وقدری و جبری بوجود اوردند.
در کلام هیچکدام از شاعران ما حرفی از ازادی و برابری و حقوق اجتماعی انسان نمیبینیم چون اینان زیر سلطه حکومتهای جبار بودند و یا مجیز گوی انان.در کلام هیچ شاعری تصویری کامل و صحیح و اجتماعی از زن نمیبینیم .پس این ادببات هم خود ضعف داشته و هم ضعفها را نشان داده و هم به آنها گاهی دامن زده است.
پس ما باید ریشه ضعفها و بیفرهنگیهای خود را در فرهنگ و تاریخ و ادب خود جستجو کنیم و نه در خش خش گیتار متالیکا و بیتلز و هیاهوی موسیقی راک.اگر نقدی داریم بر موسیقی راک باید اولا دانش ان را داشته باشیم و سپس به بیان آسیبهای ان بپردازیم.اعتیاد و بیفرهنگی و ضعفهای ما ربطی به موسیقی آنور ابها ندارد و بهتر است دوستان توپ را در زمین دیگران نیندازند.


0