زندگی در روستا

"زندگی در روستا" زندگی ای سرشار از یک دلی و یک رنگی. . . زندگی ای خالی از ریا کاری و دورنگی. . . خالی از چشم و هم چشمی. . . اینجا نه کسی با کسی،به کنایه حرف میزند ، نه توهین میکند! و نه دل میشکند. . . اینجا هنوز مرض بی وفایی شیوع پیدا نکرده است،خیانت اینجا معنا نشده است. . . اینجا هنوز برادران با هم برادر؛و خواهران با هم خواهرند. . . عجیب است! اینجا خانه ای به نام خانه ی سالمندان وجود ندارد!چون هر کدام از اعضای خانواده ها خانه ای در دل یکدیگر دارند. . . ابراز محبت ظاهری کم است! اما. . . رابطه ای دلی تا همیشه بینشان حاکم است. . . نه در گیر سیاستند و نه درگیر جاه و مقام. . . قانع اند و خوشبخت! امید را از تلاششان میشود دید. . . میوه ی دلشان را به آسانی میتوان چید. . . برکت از در و ویوار خانه هایشان میبارد. . .. . بسیار مهمان پرست،و همیشه آماده استقبال از میهمانان هستند. . . میهمانانی که شبیه خودشان نیستند!! میهمانانی که از جهنمی به نام"شهر"به بهشتی به نام"روستا"می آیند. . . میهمانانی که بین خوشبختی،زندگی بی دغدغه وپول،پول را کلید خوشبختی خود انتخاب کردند. . . میهمانانی که انسانیت را. . . یکرنگی. . .صفا و صمیمیت. . .اعتماد. . .صداقت . . . سادگی و زندگی راحت و بی دغدغه را. . . و خیلی چیزهای دیگر را،در زندگی خود کم دارند. کسانی که. . . یک نفس راحت،یک خیال آسوده. . . یک دنیای خوب را. . . کم دارند! محمد حسن ایوبی"" 1394-شهریور