شعرناب

عشق و دیگر هیچ


آری می خواهم تعریف کنم . عشق ؟ کسی می تواند کاملا منطقی با این پدیده احساسی برخورد کند . آیا احساسی که ما به جنس مخالف خودمان داریم و از آن با حرارت زیاد صحبت می کنیم می تواند عشق باشد . البته همیشه عشق کاربرد دراماتیک دارد . در زندگی و در قصه ها . به نظر من اساسا عشق جریان یک طرفه است . یعنی اگر احساس دو انسان به یک دیگر متقابل باشد دیگر عشقی وجود ندارد و چنین پدیده ای میان انسان ها را دوست داشتن می نامم . آری دوست داشتن بهتر از عاشق بودن است اما عشق دلیل هنر است و هنر دلیل افرینش . همه چیز از نیاز انسان ها شروع می شود ، نیاز انسان به غذا ، هوا و البته غریزه که عامل اصلی وابستگی است . شما خودتان را یک آدم وابسته می دانید یا یک آدم عاشق . می توانید ویژگی های معشوقتان را بگویید . می توانید ببینید اما لذت نبرید و می توانید بخندید اما شاد نباشید . شما هرگز عشق را تجربه نمی کنید ...


0