شعرناب

کودکان اعتیاد ( قسمت سوم )


کودکان اعتیاد ( قسمت سوم )
کمبود ارتباطات اثربخش
هیچ یک از اعضای خانواده معتاد حاضر نیست که درباره مشكل اعتیاد در خانواده صحبت کند چون قبول کردن و روبرو شدن با این موضوع برای اعضای خانواده بسیار سخت و دردناک است. به همین دلیل آنها به تدریج از یکدیگر فاصله گرفته و ارتباطشان کم می شود. با این حال، زمانی که احساسات دردناک آن ها روی هم انباشته می شوند به یکباره عکس العمل هایی غیر عادی و شدید از خود نشان می دهند. بروز چنین رفتارهای غیر ارادی و خشن از اعضا ، خانواده را به مرکز تولید و ایجاد بی وقفه آسیب ها و ضربات روحی و روانی تبدیل می نماید. ضربات روحی و روانی به بخشی از زندگی روزمره هر یک از اعضای خانواده تبدیل شده و باعث می شود تا آنها نتوانند رفتاری متوازن و متعادل با یکدیگر داشته باشند. احساس گناه و شرمساری اعضای خانواده از رفتارهای غیر عادی و نامعقول عضو معتاد، به همراه فشارهای عصبی که برای انکار اعتیاد عزیزشان متحمل می شوند، باعث می شود تا آنها از درخواست کمک خودداری کنند. به همین علت است که اعضای چنین خانواده هائی در زندگی فعلی و آینده خود با انواع مختلف مشکلات روبرو می شوند. فرزندان خانواده های معتاد ممکن است نقش ها و مسئولیت هایی که وظیفه پدر و مادر آن ها است را عهده دار شوند و به دلیل اینکه اطلاعات زیادی در خصوص نحوه کنار آمدن با مسائل و مشکلات ندارند، احتمالا در ارتباط برقرار کردن با دیگران یا در محیط کارشان نیز دچار مشکلات زیادی می شوند.
زمانی که هیچ یک از اعضای خانواده درباره آنچه که بر سرشان آمده است صحبت نمی کند، کودکان مجبور می شوند تا خودشان به این فکر بیفتند که چگونه می توانند مشکل اعتیاد و اثرات ناشی از آن را به تنهایی حل نمایند. اگرچه که صحبت کردن در خصوص همه مسائلی که در خانواده به وجود می آید ضروری نیست، اما عدم موشکافی و صحبت کردن در مورد مسائل مهم باعث بروز سوء تفاهم، سردرگمی و یا کج خیالی اعضای خانواده می شود. صحبت کردن و تجزیه و تحلیل مشکلات باعث می شود تا از بروز عصبانیت در خانواده پیشگیری شده و از تا حدودی از بروز مسائل و مشکلات روحی و روانی در مراحل بعدی زندگی جلوگیری گردد.
مسائل و مشکلاتی که خانواده معتاد با آنها روبرو اس موقتی نبوده و بلکه بدون وقفه ادامه دارد. برای کودکانی که در یک خانواده معتاد رشد می کنند، ممکن است هیچ نقطه امن و پناه گاهی وجود نداشته باشد؛ چون افرادی که کودکان باید به آغوش آنها پناه ببرند خودشان از مشکلات ناشی از بیماری اعتیاد در عذاب هستند و نمی توان از آنها انتظار داشت که بتوانند توجه و محبت کافی به کودکان داشته و آن ها را به طور کامل تحت حمایت خود قرار دهند. اگر برای بهبودی عضو معتاد خانواده اقدامی صورت نگیرد، تاثیرات ناشی از اعتیاد و رفتارهای ناهنجار و غیر معقولی که اعضای خانواده برای کنار آمدن با فرد معتاد و زندگی خانوادگی در پیش می گیرند به رفتاری عادی و دائمی تبدیل می شود. افراد خانواده معتاد همواره با ذهنی آشفته و دردناک زندگی می کنند و همیشه یا می خواهند از محیط خانه فرار کنند یا در برابر ديگر اعضا عصبانی و پرخاشگر می شوند. در صورت طولانی شدن زندگی در این شرایط ناخوشایند، اعضای خانواده در معرض مبتلا شده به انواع مشکلات روحی و روانی قرار خواهند گرفت.
باقر رمزی باصر
افتاده بپاخاسته


0