شعرناب

اشعار موضوعی دهه اول ماه رمضان.... دوستان شعر ناب


اشعار موضوعی دهه اول ماه رمضان.... دوستان شعر ناب
ماه رمضان گفت که ، مهمان خدائیم
عمریست نشسته ،بر این خوان خدائیم
===
ماه رمضان آمد و خوشحال از آنیم
ایکاش ز خود فرصت نیکو نستانیم
عليرضا حکیم
مهمان خداییم وجداازهمه عالم
شاید که دراین فاصله ماهم شدیم آدم
جمیله عجم(بانوی واژه ها)
بر سفره ی ما هست کرامات ِ فراوان
از اشربه ی عاشقی و اطعمه ی جان
علیرضا کاشی پور محمدی
وقت سحر از خواب ، بر خواسته بودم
از شرب و غذا بهر خدا ، کاسته بودم
زهرا حسین زاده
من شیفته ی شوکت ماه رمضانم
همصحبت دلدارم و دور از دگرانم
ابوالحسن انصاری (الف رها)
غافل ز خدا گشته و عاصی شده بودیم
سرگرم به دنیا و، معاصی شده بودیم
زهرا حسین زاده
عید است و دلم خانه ی ویرانه بیا
این خانه تکاندیم ز بیگانه بیا
یک ماه تمام میهمانت بودیم
یک روز به مهمانی این خانه بیا
زنده یاد قیصر امین پور
محمد دهقانی هلان
بر سفرهء خان تو نشستیم همه عمر
اما چه دریغ آنکه نکردیم ترا شکر
زهرا حسین زاده
با اینهمه کفران ؛ تو زما دل نبریدی
بر جمله گنــاهــان قلمِ عفو کشیدی
شکوفه مهدوی (بهارانه)
در این میخانه تا وقت سحر گاه
زدست ساقیش جامی دلم، گاه
آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
ز تو غافل شدم در خواب و مستی
شدم دور از تو غرق خود پرستی
زهرا حسین زاده
یک سال در خانه ی اغیار بگشتیم
یک ماه سر سفره خان ضعفاییم
نجمه طوسی (تینا)
ماه و سالی را که خوردیم از طعام
نیست دشواری به ماهی در صیام
زهرا حسین زاده
نیست یک لحظه رخ زیبایتان
در کف تندیس بی الواحتان..
دشت بی وزنیست آیا این سخن؟
فاعلاتن فاعلاتن فاعلن ....0
عیسی نصراللهی( تیرداد)
===================
سحرگاهان به قصد روزه داری
شدم بیدار از خواب و خماری
برایم سفره ای الوان گشودند
به آن هر لحظه چیزی را فزودند
برنج و مرغ و سوپ وآش رشته
سُس و استیک با نان برشته
خلاصه لقمه ای از هرچه دیدم
کمی از این کمی از آن چشیدم
پس از آن ماست را کردم سرازیر
درون معده ام با اندکی سیر
وختم حمله ام با یک دو آروغ
بشد اعلام بعداز خوردن دوغ
سپس یک چای دبش قند پهلو
به من دادند با یک دانه لیمو
خلاصه روزه را آغاز کردم
برای اهل خانه ناز کردم
برای اینکه یابم صبر و طاقت
نمودم صبح تا شب استراحت
دوپرس ِ کلّه پاچه با دو کوکا
کمی یخدر بهشت یک خورده حلوا
به افطاری برایم شد فراهم
زدم تو رگ کمی از زولبیا هم
وسی روزی به این منوال طی شد
نفهمیدم که کی آمد و کی شد
به زحمت صبح خود را شام کردم
به خود سازی ولی اقدام کردم
به شعبان من به وزن شصت بودم
به ماه روزه ده کیلو فزودم
اگرچه رد شدم در این عبادت
به خود سازی ولیکن کردم عادت
خدایا ای خدای مهر و ناهید
بده توش و توانی را به« جاوید»
که گیرد سالیان سال روزه
اگرچه او شود از دم رفوزه
منوچهر مجاهد نیا
لطفاً ادامه دهید


0