شعرناب

خدایی مهربان


از اینکه تند مینویسم نترس .. گاهی یک سطر تلخ درد مردم یک شهر را به دوش می کشد .. تا وقتی مردم دین را بدون تحقیق می پذیرند و چون ارثیه به آنها میرسد کابوس ها هیچوقت گم نمیشوند بلکه از نسلی به نسل دیگر منتقل میشوند .. وقتی ما از باورهایی که از اجدادمان به ما ارث رسیده بترسیم بی آنکه در اینمورد تحقیق کرده باشیم و آفریدگار را شاد و مهربان نفهمیم زندگی را بر خود حرام و آزادی را سرکوب کرده ایم .. خدا و جهان هر دو زیباست .. پس بیایید به احترام خدایی زیبا که جهانی به این قشنگی را برای بندگانش ساخته نیک بیندیشیم و قشنگ زندگی کنیم .. اگر شاد بودن و لذت بردن از نعمات خداوند و دنیایی به این وسعت گناه است پس ورود به بهشت بزرگترین گناه است .. اصل دین آزادگی فکری و روحی و برابری ست نه بردگی ذهنی و شخصیت پرستی .. از آسمان رنگ سیاهش را نشان ما داده اند و الا خدا هیچوقت عصبانی نیست ..
از دفتر : روزهای سیاه و سفید روزگار من
نوشته : عبدالله خسروی (پسرزاگرس)


0