شعرناب

برای آنها که سریال شهرزاد را دیدند

دوستت دارم که رفتم این چنین
عاشقت هستم که هستم این چنین
تا نریزد قطره ای خون از سرت
من سرت را خود شکستم این چنین
باورش دشوار اما بهر تو
با رقیبانت نشستم این چنین
سهمم از دنیا تو بودی نازنین
بهر تو از تو گذشتم این چنین
خود به گرگ دادم ستاندم تا ترا
بر سر خود عهد بستم این چنین
تا خدائی هست بت باید شکست
محض تو من بت پرستم این چنین
تا شوم باز نشئه ی آغوش تو
شسته ام از تو دستم این چنین
تپه کی گردد "دماوندی "چو تو
بی تو بر یک تپه پستم این چنین
در گلو " فریاد " فرهاد است ولی
در سکوت شیرین هستم این چنین.....
.
آنها که ندیده اند ... شهرزاد برای رسیدن به فرهاد از فرهاد گذشت...


0