شعرناب

نشانه های یک رابطه مسموم!


نشانه های یک رابطه مسموم
نشانه های اخطار روابط
نشانه های روابط مسموم را به راحتی می توان تشخیص داد. برای مثال خیانت یا خشونت های فیزیکی می تواند یکی از این نشانه ها باشد. اما این نشانه ها می توانند بیشتر از این ها باشند، علائمی که نشان می دهند بین شما و همسرتان یک مشکلی وجود دارد. یا حتی بین شما و همکارتان یا دوستتان. در واقع این مشکلات فقط بین رابطه های رمانتیک ایجاد نمی شوند.
مهم نیست که چه رابطه ای دارد شکل می گیرد مهم این است که پس از شکل گرفتنش چه حسی داشته باشید. اگر روی احساسات خودتان شناخت داشته باشید به بینشتان دررابطه با مردمی که در زندگیتان هستند کمک زیادی می کنید. پس می توانید سالم ترین شرایط را برای خودتان انتخاب کنید. برای کمک به شما در این زمینه چندین نشانه روابط مسموم و چگونگی واکنش شما نسبت به آن را توضیح خواهم داد.
کنترل بیش از حد طرف مقابل
یکی از اولین نشانه های روابط مسموم این است که یکی از آن ها دیگری را کنترل می کند. کنترل همیشه به معنی خشونت و تهدیدات فیزیکی نیست. بلکه می تواند ترس از نظر دادن و سهیم شدن عقاید به خاطر عکس العمل احتمالی طرف مقابل باشد.
لجبازی
طرف مقابل شما ممکن است نظرات شما را رد کند. حتی مواقعی که با اطمینان آن ها را بازگو می کنید. علت این مشکل می تواند عدم تعادل باشد. به طوری که همیشه یکی از طرفین نظر می دهد یا برنامه ریزی می کند. حتی در مسائل کوچک مثل اینکه کجا شام بخوریم. یا در مسائل بزرگ مثل اینکه کجا ساکن باشیم. اگر با این مسئله که طرف مقابلتان همیشه تصمیم گیرنده باشد بی تفاوت هستید مشکلی ندارد. اما معمولا دو طرف از این مسئله به جوش می آیند.
قدردانی نکردن
یکی از دلایلی که باعث تار شدن روابط می شود قدرناشناسی طرفین است. تجربه ثابت کرده است متاهلینی که قدردان همسرشان بوده اند و به کارهای خوب همسرشان واقف بوده اند روابط بهتری نسبت به آن هایی داشتند که قدردان نیستند. و این مسئله قدرت سپاسگذاری را نشان می دهد. حتی هنگامیکه همسرتان در آشفتگی است و با مشکلات دست و پنجه نرم می کند با سپاسگذاری از او نتایج مثبتی در روابط زناشویی ایجاد خواهید کرد.
ترغیب رفتارهای بد
دوستان شمامی توانند دو نوع باشند: آن هایی که شما را از اشتباهات نهی می کنند و آن هایی که شما را به کارهای بد ترغیب می کنند. مطمئن باشید که این دوست شما در راه خود دچار مشکلات زیادی شده است اما به تمایلات شما احتیاج دارد. رابطه شما با چنین دوستی به این سوال ختم می شود: آیا وقتی در کنار این دوستتان هستید خودتان را کمتر دوست دارید؟ اگر به ارزش های خودتان اعتماد دارید و تحت تاثیر رفتارهای آن ها قرار نمی گیرید مشکلی بوجود نمی آید. اما اگر آن ها باعث ایجاد رفتارهای ناشایست در شما بشوند این رابطه یک رابطه سالم نیست.
برخوردهای فیزیکی
ممکن است در تصورات خودتان فکر کنید که برخورد فیزیکی همسرتان چگونه می تواند باشد اما وقتی در آن موقعیت قرار بگیرید به وضوح خواهید دید: وقتی با عصبانیت بازوی شما را گرفته و به سمتی هول می دهد و می گوید که نمی خواهد صحبتی داشته باشد و رفتارهایی از این قبیل… این رفتارها آسیب فیزیکی ایجاد نمی کند اما باعث کشمکش هایی می شود که خون شما را به جوش می آورد. البته اگر این رفتار از یک خانم سر بزند خیلی بیشتر به چشم می آید.
شکستن ظرف ها
کوبیدن دیوار و شکستن ظرف ها هم یکی از اخطارها می باشد. این روش های ناسالم عدم کنترل احساسات باعث آسیب رساندن به طرفین نیز می شود. چون با تکرار این کار ممکن است آن را به سمت همسرتان پرتاب کنید. در این رابطه باید بگویم که مشکل عدم امنیت احساسات نیز بوجود می آید در واقع طرفین باید بتوانند بدون ترس از عواقب، نظرات خودشان را بیان کنند.
دروغ
دروغ های مصلحتی همیشه بد نیستند بخصوص هنگامی که همسرتان می خواهد با این دروغ ها شخصی را که برایتان مهم است را حفظ کند. اما وقتی یک رابطه را با دروغ شروع کردید باید به نیت طرف مقابل دقت داشته باشید. اگر در رابطه به مسئله ای که می داند شما با آن موافق نیستید به شما دروغ بگوید باید مراقب باشید چون ممکن است برایش عادت شود و همچنان به دروغ هایش ادامه دهد. از همان ابتدا برایش شفاف سازی کنید که دروغ و خیانت برایتان قابل تحمل نیست.
رابطه یک طرفه
شاید در رابطه ای هستید که فقط شما برای باهم بودنتان تلاش می کنید و طرف مقابلتان فقط درمورد خودش صحبت می کند و هیچ تمایلی به صحبت درمورد شما ندارد. بعضی ها در روابطشان فقط به فکر نیازهای خودشان هستند و هیچ کمکی به رفع نیازهای شما نمی کنند. در این مواقع باید از خودتان بپرسید که آیا این رابطه رابطه سالمی است. اگر او لحظات سختی را می گذراند او را رها کنید اما اگر وضعیت عادی و نرمال است سعی کنید نگرانی های خودتان را به او بگویید.
همه چیز در زندگی یعنی رقابت
دوستان صمیمی می توانند با هم رقابت کنند به خصوص که اگر در موقعیت های شغلی یکسان باشند و روش های یکسانی را در زندگی به کار می برند. اما اگر همیشه با هم در حال رقابت باشید ناخودآگاه از شکست دوست خود خوشحال می شوید. این رفتار نه تنها باعث ایجاد دشمنی بین شما و دوستتان می شود بلکه این احساس نیز به شما دست می دهد که آیا موقعیتی که در آن هستید به اندازه کافی عالی هست یانه. پس یک لطفی به خودتان بکنید و از مقایسه خودتان با دیگران دست بکشید. در این صورت است که ذهن و رابطه دوستی شما می تواند قوی تر عمل کند.
وقتی همسرتان می خواهد در شما ایجاد حسادت کند
اگر همسر شما در رابطه تان احساس ناامنی کند سعی می کند که در مقابل شما با دیگران روابط صمیمانه ای برقرار کند تا حس حسادت را در شما برانگیزد. شاید این روش تاثیرات مطلوب او را داشته باشد اما روش سازنده ای برای خطاب قرار دادن مشکلات روابطتان نمی توان باشد. حتی نتیجه معکوس هم می دهد و به جای اینکه در شما تاثیر بگذارد در صدد تلافی برمی آیید.راه درست این است که او با شما درباره اینکه در روابطتان احساس تنهایی و نادیده گرفته شدن می کند صحبت کند نه اینکه صبر کند تا شما این مشکل را تشخیص بدهید.
وقتی خانواده ها از حد خود تجاوز می کنند
این درست نیست که بخواهیم خانواده هایمان را انتخاب کنیم درست این است که روابط سالمی با آن ها برقرار کنیم. خیلی از جوانان هستند به خانواده هایشان اجازه می دهند که با آن ها طوری رفتار کنند که هیچوقت تحمل پذیرش آن را از یک غریبه نخواهید داشت. اگر رفتار آن ها باعث شود که احساس گناه و تقصیر کنید اشتباه است چون آن شخص فقط خواهر یا مادر شماست و باید برای آن ها حد و مرز تعیین کرد. محدودیت ها و توقعاتتان را برای آن ها تعیین کنید و اصلا احساس گناه نکنید.
وقتی دوست شما در گذشته سیرمی کند
دوستی های قدیمی خیلی خاص هستند اما وقتی شرایط زندگی شان فرق می کند وارد چالش هایی می شود. مثلا دوست دانشگاهی شما هنوز در مهمانی و تفریح به سر می برد در حالیکه شما شاغل شده اید و یا ازدواج کرده اید. این صمیمیت تا زمانی وجود دارد که هر دو طرف در یک موقعیت هستند. از این زمان به بعد شاید به جای اینکه در طول هفته به مهمانی بروید مجبور شوید که تنها صبحانه را باهم باشید. مشکل زمانی پیش می آید که یکی از طرفین نتواند این تغییرات را بپذیرد و وقتی ببیند که دوستش دیگر نمی تواند زمان بیشتری را با شما بگذراند و با زندگی شما کنار بیاید با خودتان فکر می کنید که آیا این دوستی ارزش ادامه دادن دارد یانه؟
وقتی همیشه مشغول موبایلتان هستید
اگر موبایل دوستتان نقش یک فرد سومی را در رابطه شما بازی کند، ممکن است در معرض یک مداخله قرار گرفته باشد. امروزه این مشکل در بسیاری از روابط وجود دارد و در بیشتر آن ها باعث درگیری و کشمکش می شود. مقصر اصلی این مشکل شبکه های اجتماعی هستند. شاید خود فرد متوجه نشود که با این کار دوست خودش را نادیده می گیرد. وقتی متوجه این موضوع می شود که شما مشکل را با او درمیان گذاشته و او اولویت هایش را برای شما متذکر می شود.
سخن چینی و شایعات
شاید در آن لحظه که دوستتان شایعه ای بی اساس را مثل اینکه واقعیت دارد به شما می گوید و باعث خنده شما می شود احساس خوبی داشته باشید. اما اگر این شادی به قیمت خراب شدن دیگران باشد باید رابطه تان را با او دوباره بررسی کنید. شاید آن لحظه که شایعات را از او می شنوید حس شادی داشته باشید اما بعد از مدتی احساس بدی پیدا می کنید. و یک نکته مهم دیگر اینکه مطمئن باشید آن ها پشت سر شما هم با شخص دیگری صحبت خواهند کرد. سخن چینی در محل کار طرفین را به رقابت واداشته و فضای ناخوشایندی را ایجاد می کند. سعی کنید که همه چیز را در جهت مثبت هدایت کنید و به جای این که یک دوست انفرادی داشته باشید با همه دوست باشید.
وقتی قرارملاقاتتان طاقت فرسا می شود
اگر به قرار شامی که با دوستتان دارید مثل یک وظیفه ای که باید انجام داده باشید نگاه کنید و از آن هیچ لذتی نمی برید باید به فکر یکسری تغییرات باشید. شاید شما از منفی بافی های دوستتان خسته شده باشید یا از دیر کردن هایش کاملا نا امید شده باشید. شاید تمام کردن این دوستی ها کمی سخت باشد اما ادامه دادنش هم سلامت ذهن شما را به خطر می اندازد. پس باید با خودتان فکر کنید که مستحق چه چیزی هستید. و در نهایت با دوستتان درباره این مسائل که واقعا شما را آزار می دهد صحبت کنید اگر تاثیری نداشت این دوستی را رها کنید.
واکنش پرخاشگرانه
بعضی روابط هستند که همیشه حس ترس و وحشت را در شما ایجاد می کنند و باعث می شوند که به همه چیز واکنش پرخاشگرانه نشان بدهید. به عنوان مثال وقتی پیامی از رئیس یا دوستتان برایتان ارسال می شود بدون اینکه آن را بخوانید قلبتان می ایستد و به قول معروف فکتان می افتد. این نشان می دهد که شما دچار آسیب های روانی شده اید. و تمام اعضای بدنتان واکنش نشان می دهند.
احساس بی اعتمادی
گاهی اوقات رفتار طرف مقابل شما نیست که رابطه مسموم را نشان می دهد. و این شما هستید که باعث ایجاد مشکل شده اید. اگر به طور ناگهانی احساس عدم اعتماد کنید باید دلیلش را ابتدا از خودتان بپرسید. آیا کاری بوده که باید برای شما انجام میداده ولی نداده؟ شاید شما در موقعیت نامناسبی بوده و نگرانی هایی دارید که آن ها وارد زندگی زناشویی کرده اید. پس سعی کنید که این نگرانی ها و عدم اعتمادتان را با همسرتان در میان بگذارید. اگر در مقابل صحبت های شما جبهه گرفت یک نشانه خطر دیگر محسوب می شود.
دست انداختن
انتقاد از ظاهر و شخصیت و استعدادهای شما بدتر از دست انداختن شماست. توضیح بعضی ها این است که در کل روش دوستانه شان به این صورت است اما اگر این رفتار را بارها و بارها تکرار کنند به خاطر آن چیزی که هستید احساس بی ارزشی و نارضایتی می کنید. در واقع رفتارهای انتقادی و تحقیرآمیزی مثل: طعنه، تمسخر، چشم چرخاندن و… نشان دهنده یک رابطه اشتباه هستند.
تهدیدات احساسی
هیچ کارفرمایی که به کارمندانش زیادی سخت بگیرد دوست داشتنی نیست. اگر با رئیستان یک رابطه مسموم داشته باشید در کارتان آسیب وارد می کند. اگر کارفرمای شما مدام شما را تهدید می کند، شما را مقصر می داند و خجالت زده می کند و در جبهه مخالف همکارانتان قرار می دهد بدین معنی است که قوانین صحیحی را در محیط کار استفاده نمی کند. بهترین کار این است به دنبال شغلی باشید که در آنجا همه با هم همراه باشند.
وقتی از دوستانتان دور می شوید
یک دوست بدزبان هیچوقت از عصبانیت برای کنترل شما استفاده نمی کند. گاهی اوقات شما را مقصر می کنند تا احساس کنید که شما به او آسیب رسانده اید. مثلا به شما می گویند: اگر با دوستت بیرون بروی من تنها می شوم یا چرا این کار را بدون من انجام دادی؟ این طبیعی است که وقتی یک دوست جدید پیدا می کنید بقیه دوستانتان را کمتر ببینید اما اگر کاملا از بقیه دوستانتان جدا شوید باز هم نشانه یک رابطه مسموم است.
وقتی دوستانتان اشتباهتان را گوشزد می کنند
شاید تا زمانی که اوضاع بسیار وخیم نشود تشخیص ندهید که در یک رابطه مسموم هستید. بخصوص زمانی که متوجه می شوید مدتی طولانی است که وضعیت دوستی تان نابسامان شده است. در این مواقع باید به نظرات بقیه دوستانتان گوش بدهید. گاهی لازم است از فردی که از بیرون شاهد این رابطه شماست نظر بخواهید تا بفهمید که مشکل واقعی کجاست.
مشاجرات حل نشده
مشاجره ها تا زمانی که هر دو طرف پس از آن حس خوبی داشته باشند سالم است. بحث هایی که سروته ندارند و دو طرف متوجه علت ناراحتی های همدیگر نمی شوند و حتی با فهمیدن علت ناراحتی باز هم فرق زیادی نکند، اخطار بزرگی در روابط است. برای اینکه پس از مشاجره احساس خوبی داشته باشید بهتر است فکر کنید که صدای شما را شنیده و بار دیگر همه چیز فرق خواهد کرد.
صحبت نکردن درباره مسائل جدی
اکثر مواقع این حرفهای نگفته است که باعث سردشدن روابط می شود نه مسائلی که درباره آن ها بحث می کنید. دلایل افراد برای نگفتن حرفهایشان متفاوت است. بعضی ها از واکنش طرف مقابلشان ترس دارند. بعضی ها از تکرار مسائلی که قبلا بدون موفقیت بازگو شده اند خسته شده اند. یا نظر طرف مقابلشان برایشان اهمیتی ندارد. اگر دیدید نمی توانید حرفتان را بزنید به دنبال دلیلش بگردید و راهی را برای راحت بازگو کردنش بیابید.
حسادت
حس حسادت همیشه حس بدی نیست. اما وقتی در آن افراط کنید قضیه فرق می کند. برای مثال اگر دوستتان باردار شده است ولی شما نه و این مسئله باعث حسادت شما نسبت به او شود بهتر است که کمی از آن دوستتان دوری کنید. این به این معنی نیست که او دوست خوبی نیست اما بهتر است برای حفظ رابطه دوستی تان این کار را انجام دهید.
انجام کارهای ناتمام دیگران
این کار در محیط های کاری عادی است. همیشه همکاران باید این ذهنیت را داشته باشند که ما همه باهم در یک رده انجام وظایف می کنیم. اما وقتی در سمت ها تعادل وجود نداشته باشد، همیشه یکی هست که از دیگران برای کارهای ناتمامش استفاده می کند و شما متوجه این کار او نمی شوید چون معمولا در محیط های کاری اتفاق می افتد.
برخورد شخصیتی شما
انسان های مسموم و تعاملات مسموم وجود دارند. گاهی در رابطه ای که دو نفر دارند هر دو عالی هستند اما به هر دلیلی شاید شما متوجه مشکلی شوید. این مشکل می تواند نگرانی شما درباره تعهد او باشد ولی او دوست ندارد که لای منگنه گذاشته شود. یا زمانی هست که شما دوست دارید که مورد توجه او باشید اما او درگیر کارهایش است. اگر احساس می کنید که انتظارات شما پاسخ داده نمی شوند با فاجعه ای روبرو شده اید. حتی اگر او هیچ تقصیری نداشته باشد. با شرکت در جلسات مشاوره زناشویی می توان تغییراتی در این مسائل ایجاد کرد.
وقتی نمی توانید خودتان باشید
تمام این نشانه ها می تواند یک دلیل داشته باشد و آن این است که خود واقعی خودتان نیستید و از اینکه خودتان باشید ترس دارید شاید اطرافیان خوششان نیاید. اگر احساس می کنید که باید نقاب به صورتتان بزنید همه چیز از حالت طبیعی خود خارج می شود و لحظات پراسترس و ناسالمی را تجربه خواهید کرد. در چنین شرایطی وقتی می خاهید وارد یک رابطه بشوید از خودتان این سوال را بپرسید که آیا این شخص باعث می شود که من خودم باشم؟ و در نهایت اطرافتان را از اشخاصی پر کنید که واقعا این حس را به شما می دهند که خودتان باشید نه شخصیتی که آن ها دوست دارند.
منبع بدونیم


0