شعرناب

حدیث قدسی


خداوند میفرمايد:
ای فرزند آدم تو را در شکم مادرت قرار دادم و صورتت را پوشاندم
تااینکه از رحم متنفرنگردی
صورتت رابه سمت پشت مادرت قراردادم تا بوی غذا و معده تو را نيازارد!
برایت متکا درسمت راست و چپ قراردادم که در راست کبد و
در سمت چپ طحال ميباشد تا بيارامی.
بر تو در شکم مادرنشست وبرخاست را آموزش دادم.
غير از من را توانايی چنین کاری هست؟
وقتی مدت حمل به پایان رسيد ومراحل آفرينشت تکمیل گرديد،
برفرشته مامور بر ارحام امرکردم که تورا از رحم خارج و
با نرمش بالهایش به دنيا وارد کند.
دندانی که چیزی راريز کند نداشتی!
دستی که بگيرد و قبض کند نداشتی!
قدم و گامی برای سعی ورفتن نداشتی!
از دو رگ نازک درسينه مادرت طعامی بصورت شيرخالص که در زمستان گرم،
و درتابستان سرد، باشد، برايت غذا قرار دادم و
مهر و محبتت بر قلب پدر و مادرت قراردادم.
تا تو را سير نميکردند خود سير نميشدند.
و تا تو را نمی آسودند خود استراحت نمیکردند!
اما وقتی پشتت قوت گرفت و بازوانت پرتوان شد به مبارزه با من قیام نمودی،
در خلوت نافرمانی من کردی و و از من حيا ننمودی!!!
اما باز هم و با همين صورت: اگربخوانی مرا، اجابتت کنم.
و اگر از من بخواهی و سؤالم کنی بدهمت و برآورده کنم!
شگفتا از تو ای فرزند آدم هنگامیکه متولد شدی در گوشت اذان گفتند بدون نماز؛
و هنگام مرگت نماز بر تو اقامه شد بدون اذان!
شگفتا بر تو ای فرزند آدم هنگام تولد ندانستی
چه کسی تو را از شکم مادرخارج گردانيد و
هنگام مرگ ندانستی چه کسی تو را بر قبر وارد نمود!
شگفتا ای فرزند آدم هنگام تولد غسل و نظافت شدی و
هنگام مرگ نيز غسلت دادند و نظافتت کردند.
شگفتا از تو ای بنی آدم هنگام تولد بر شادی و مسرت اطرافيانت آگاه نبودی و
هنگام مرگ بر سوگ و شیون و گریه و اندوهشان!
عجبا از تو ای فرزند آدم در شکم مادر در مکان تنگ و تاریک بودی و
بعد از مرگ دوباره در مکان تنگ و تاریک قرارميگيری
عجبا ای فرزند آدم وقت تولد با پارچه پیچانده شدی تا بپوشانندت،
و وقت مرگ باز با پارچه می پيچانندت تا پوشانده شوی!
شگفتا بر تو ای فرزند آدم وقتی متولد ميگردی و بزرگ میشوی
از مدارکت و مهارتهايت مردم جویا ميشوند و
وقتی بمیری، ملائکه از کردار و اعمال صالحت خواهند پرسید.
پس برای آخرتت چه مهيا و آماده کرده ای!؟!؟!
(اشهد ان لا اله الا الله)
(و اشهد ان محمدا رسول الله)
(و اشهد ان علی ولی الله)
زهرا ظروفچیان


0