جناب حافظ و تولد بنده ...

با دریا دریا سپاس :
اول : صمیمانه از مدیرت سختکوش و بزرگوارم
و یارانِ شعر نابی ام تشکر میکنم
از اظهار محبتشان ، یک به یک ...
هر چند روز تولد60 سال به بالای بنده :نمی دانم تهنیتدارد ویا تعزیت ... بگذریم ...
دوم : شاید باور نکنید ، ولی حقیقتی ست گفتنی و تاییدی بر لسان الغیب بودنِ حضرت حافظ بزرگوار ...
که این حقیقت را در حاشیه غزل شماره 255 ( حافظ بروایت شاملو ) نوشته ام ...
که عینا به عنوان هدیه ای گرانبها و در روزتولدم ، تقدیم میکنم ...بشنوید :
روزی طبق روال ، حضرت را بعداز ذکر فاتحه و نیّت، به شاخ نباتشان سوگند دادم و دیوان را با چشم بسته باز کردم و صفحه ی 347 با این مطلع نمودار شد :
الا ای طوطی گویای اسرار
مبادا خالیت ، شکّر ز منقار ...
و تا این بیت آخر که :
اگرمعجزه نباشد ، حد اقل ، از کرامات ِ لسان الغیب شیراز است که می فرماید :
به یمنِ رایتِ " منصور شاهی "
علم شد حافظ اندر نظم اشعار
آری به یُمن رایت ِ :
شاید ، منصور شاهنگیان !!!
کسی چه میداند ؟
بگذارید این ایام دل بنده هم با این :
کرامت جناب حافظ شیرین سخن خوش باشد ...
اشکالی که ندارد ... دارد ؟
باز هم از اظهار لطف سروران عزیزم ، یک به یک سپاسگذارم ...
یا علی ...
راستی عیدتان مبارک ، نازنینان ...