شعرناب

نقدی بر سایت خبری عصر ایران در باره بیماران اعتیاد


نقدی بر سایت عصر ایران درباره بیماران اعتیاد
عصرایرن- جعفر محمدی :
روشنفکر بازی را بگذارید کنار ؛ معتاد مجرم است نه بیمار!
عصرایرن - جعفر محمدی :
"معتاد مجرم نیست، بیماری است که باید معالجه شود."
این جمله ای است که سالهاست آن را می شنویم و اتفاقاً به یکی از زیربناهای فکری سیاست کشور در مقابله با پدیده وحشتناک اعتیاد تبدیل شده است. ( دقیقا درست است بیمار اعتیاد مجرم نیست و بیمار است )
این گزاره نادرست که مصداق "غلط مصطلح" شده، در گذشت زمان به مقوله ای ویرانگر در موضوع مواد مخدر تبدیل شده است، به ویژه آنکه ظاهری روشنفکرانه و انسانی دارد و به راحتی نمی توان علیه آن سخن گفت!
این در حالی است که بین اعتیاد و بیماری، تفاوت اساسی و بنیادین وجود دارد و معلوم نیست کسی که برای اولین بار این جمله نغز(!)را گفت، آیا واقعا متوجه خلط مبحثی که می کند نبود یا آنکه تعمدی ویران کننده از خلق و ترویج این گزاره داشت! ( شما دارید از روی نا آگاهی و عدم دانش کافی که این مقوله نیاز به تفکر کارشناسانه و تخصصی دارد به چالش میکشید و من نمیدانم که شما چه مدرکی دارید در باره این بحث ابراز نظر میکنید ؟؟؟)
ابتدا می پردازیم به تفاوت "اعتیاد به مواد مخدر" و "بیماری"، امری که مد شده، این دو یکی بدانند.( اتفاقا باید این اتفاق میمون و مبارک پیش میآمد که امثال شما متفکرین مجازی قلم فرسایی نفرمائید و بگذارید آنهائیکه به شالوده و چمبره این مقوله آگاهی دارند نظر خود را بیان کنند و من به عنوان یک بیمار اعتیاد خاموش ، و کسی که دوازده سال در راه بهبودی به سر میبرم و دوره درمانگری اعتیاد را دیده ام و در این وادی با متخصصین و روانشناسان و روانپزشکان و اساتیدی و و و گذرانده ام دفاع کنم )
کسانی که می گویند معتاد بیمار است و اعتیاد بیماری، گویا توجه ندارند که بیماری یک "اتفاق ناخواسته" است که بدون اراده و اجازه فرد ، بر او عارض می شود ، مانند بیماری آنفلوآنزا که ویروس اش، بی اجازه و بی اراده ، وارد بدن فرد می شود و او را مبتلا می کند. ( بله این هم از عدم آگاهی شماست اسسسسسسسسسسسسسستاد که نمیدانید و متوجه نظرات الکی خود نیستید و نمیدانید که اگر افراد بیمار دانش و اگاهی این معضل را میدانستند هرگز به سمت و سوی آن قدم بر نمیداشتند لذا به خاطر همین عدم آگاهی است که ما خانواده ها را مقصر میدانیم که چرا از بدو تولد به کودکان خود بها نمیدهند و غافل هستند .)
اما اعتیاد چه؟ آیا امکان دارد کسی راه خودش را برود و شب که به خانه رسید ببیند معتاد شده است، درست مانند سرماخوردگی؟! اعتیاد برخلاف بیماری، یک روند عامدانه را آغاز و طی می نماید. ( مشکل شما این است که همه را با یک چوب میزنید و از سن و محیط و خانواده و . . . غافلید چرا که همه دارند راه خودشان را میروند . شما که از کودکان کار و افراد زیر حد بلوغ فکری که نا آگاهانه به سوی مواد میروند غافلید و نمیدانید بعضی افراد بیمار اعتیاد ژنتیکی بیمار هستند و نمیدانید که جوانان و نوجوانان و افراد نیاز به تفریحات سالم دارند و عدم اینگونه مسائل مزید بر علت این معضل شده چکونه اجازه نظر به خود میدهید .)
کسی که معتاد است، خود، با قصد و نیت قبلی به سراغ تهیه مواد مخدر (مثلا تریاک) رفته، منقل و بساطی برای خودش تدارک دیده، زغالی سرخ کرده و با عمد و نیت، شروع به استعمال مواد مخدر کرده است.( شما این مسائل و راهکارها را از کجا بلد شدید ؟؟ و دارید سخن از نیت میکنید و باز هم از نفهمی شماست که ایمان و عمد و باور را با هم یکی میدانید .)
او در واقع یک جنس غیرقانونی که خرید و فروش و محل و نگهداری اش جرم است را تهیه کرده و در فرایندی غیرقانونی آن را به کار برده و این عمل مجرمانه را آنقدر تکرار کرده تا رسما و عملاً بدان معتاد شده است.( بهتر است من بیتی را برای شما استتتتتتتتتتتتتتتتتتاد خیالی عرض کنم )
مکن در این چمنم سرزنش به بد نامی چنان که پرورشم دهند میرویم
اگر این کار را جرم ندانیم و معتاد را بیمار بپنداریم، با همین استدلال می توانیم کسی که برای اولین بار در اداره خود، مرتکب سوءاستفاده مالی شده و این کار را آنقدر تکرار کرده که اکنون اختلاس و دزدی برایش به یک عادت تبدیل شده است، یک بیمار بدانیم که باید تحت درمان های روانشناسانه و توصیه های مذهبی قرار بگیرد تا بتواند این رفتار زشت خود را ترک کند!( بله دقیقا اگر اعتقادی به علت و معاول داریم باید از باب روانشناسانه وارد شویم)
بنابراین واقعا معلوم نیست کسی که "جرم" خرید مواد مخدر، حمل و نگهداری مواد مخدر و استعمال آن را به کرات تکرار می کند را چگونه و با چه نیتی مجرم نمی دانند و بیمار می خوانندش؟!( باز هم شما دو دسته را یکی کردید و عاملان تخلف خرید و فروش را با بیماران سوءمصرف کننده را یکی دانسته اید . جعفر جان باید با قاچاقچی مبارزه کرد حرفی نیست )
بنابراین بدون تعارف باید گفت که "معتاد، مجرم است و نه بیمار" چون برخلاف بیمار که ناخواسته دچار بیماری شده، معتاد، خودش با خواسته و تعمد شخصی به مصرف مواد مخدر پرداخته است. ( بنده حقیر ناچیز هم باید بدون تعارف به شما عرض کنم که واقعا نمیفهمید که چکونه نظرات خود را در جایی که بسیاری افراد از کودک گرفته تا سنین بالا فرق بگذارید)
وانگهی این چه بیماری است که بعد از بیمار شدن، نه تنها تن به مداوا نمی دهد، بلکه خود سرمنشاء بسیاری از مفاسد می شود. همین الان به زندان های کشور نگاه کنید؛ تقریبا پرونده بیش از نیمی از زندانیان مستقیم یا غیرمستقیم به همین معتادان مربوط است و بقیه به صدهاجرم دیگر! معنی این سخن ، این است که اگر همین امروز مشکل اعتیاد حل شود ، تعداد زندانیان کشور به کمتر از نصف می رسند( چقدر خیال واهی اگگگگگگگگگگگگر امروز )
یادم نمی رود چند وقت پیش در یکی از محاکم قضایی، مادری را دیدم که با التماس و اشک و آه و زاری، به قاضی التماس می کرد که پسر جوانش را بازداشت کنند و به زندان بیندازند؛ پسر او معتاد بود، مادرش را کتک می زد، از خانه دزدی می کرد تا مواد بخرد، آبروی خواهرش را بر سر مواد مخدر از بین برده بود، آرامش مجتمع مسکونی آنها را به هم ریخته بود و اینک مادری که مظهر مهربانی است، به چنان حال و روزی رسیده بود که با چشمانی کبود از کتک های پسر و اشک آلود از دست کارهایش آمده بود تا حکم بازداشت پسرش را بگیرد. ( اعتیاد یعنی همین و بس ، پس چی فکر کردید ؟؟؟ انسان بیمار اعتیاد باید با کلاس باشد ؟؟ هر چند ما بیمارانی هم داریم که از خود شما هم با کلاس تر و فهیم تر هسنتد)
انصاف دهید چنین شخصی که برای تهیه مواد مخدر این اقدامات شرم آور را مرتکب می شود، بیمار است یا مجرم؟! مگر بیمار برای تهیه میکروب و تزریق آن به بدن خودش، این همه خود را به آب و آتش می زند؟! ( بله بیمار اعتیاد خود را به آب و آتش میزند چرا ؟؟ چون گرسنه است . چون آسیب دیده است ، بگذارید مثالی برایتان بیاورم . کودکی که برای گرسنگی خود به مادر خود اصرار میورزد و مادر به در خواب است مسلما به طرف یخچال میرود تا چیزی بیابد و بخورد خوب در همین حال چند تا کاسه و بشقاب را هم میشکند ، آیا مجرم است یا گرسنه ؟؟؟؟؟)
آقایان می گویند باید با قاچاقچیان مواد مخدر مبارزه کنیم نه با معتادان. در اینکه باید با قاچاقچیان به شدت مبارزه کرد، شکی نیست ولی جمع این دو نیز با هم منافاتی ندارد: هم باید با قاچاقچیان و مواد فروشان مبارزه کرد و هم با معتادان.( ما با مبارزه با قاچاقچیان مخالفتی نداریم ولی این تدبیر اخرین راه حل است نه نخستین گام ، اولین گام این است که باید به خانواده ها آگاهی و دانش بخشید و کانونهای فرهنگی رشد کنند و در آخر در باره جمع آوری مواد و قاچاقچی بر آئیم ، چرا که باید به این باور برسیم که کشور ما هیچ گاه عاری از مواد مخدر نخواهد شد )
عدم برخورد با معتادان و بسنده کردن به قاچاقچیان عمده مانند آن است که وجود سلاح غیرمجاز در دست یک فرد را نادیده بگیریم و بگوییم بهتر است به جای برخورد با این شخص، فقط به دنبال کسانی باشیم که به طور عمده در کار قاچاق سلاح هستند!
درباره مصرف کنندگان مواد مخدر نیز باید گفت که اگر این مواد به کشور قاچاق می شود و اگر شبکه های بزرگ در کار توزیع آن در گوشه گوشه مملکت فعال است و در یک کلام اگر "عَرضه" وجود دارد، به خاطر "تقاضا"ی همین معتادان است و لذا اگر تقاضا کم شود، خود بخود عرضه نیز کاهش می یابد و شبکه های آن کمرنگ تر می شوند. (چگونه کم شود وقتی هیچکونه مهارت زندگی در بین خانواده ها و جامعه ما وجود ندارد جعفر آقا )
معتادان به مواد مخدر، نه تنها منشاء بسیاری از مفاسد و مشکلات در کشورند بلکه از عوامل آبروریزی بین المللی ایران نیز هستند. ( این نقد را به بیماران نچسبانید . بلکه باید از دولتوردان گله مند بود )
مدام از این گمرک و آن فرودگاه خبر می رسد که یک ایرانی به دلیل حمل مواد مخدر بازداشت شد. این مشکل حتی درباره کسانی که عازم سفر حج نیز هستند مصداق دارد و یکی از مشکلات سازمان حج و زیارت و نیروی انتظامی در مبادی خروجی کشور، کنترل زائرانی است که ممکن است با خود مواد مخدر ببرند. یا در همین سوریه، اکثر ایرانیانی که زندانی هستند، جرم شان این است که با خود مواد مخدر داشته اند و همین طور در خیلی از کشورهای دیگر.
بنابراین بدون تعارف و نگاه های کلیشه ای و تخیلی ، باید در گزاره مضحک "معتاد بیمار است نه مجرم " تجدید نظر کرد و سیاست های مقابله با معتادان را بر مبنای واقعی "معتاد مجرمی است که تعمدا رو به مواد آورده " بازنگری کرد.( جعفر جان بفهم که بیمار نیاز به درمان دارد نه شلاق و زندان )
البته این تغییر فاز، نمی تواند به یکباره اجرایی شود چه آنکه پس از سالها نگاه غلط به این موضوع، نمی توان به طور دفعی، سیاست های برخورد را پیاده سازی کرد.( آی قربونت یک حرف درست زدی )
از این رو، پیشنهاد ( شما پیشنهاد نده ) می شود ضرب الاجلی معقول مثلا حداکثر دوساله به معتادان داده شود تا در این مدت نسبت به ترک مواد مخدر اقدام کنند. ( بله یک ضرب الاجلی درست که در یک ساعت مشخص هر چه بیمار هست جمع آوری و هر چه مواد هست جمع آوری و در همان ساعت همه با آگاهی از معضلات اعتیاد زندگی را شروع کنند ؟؟؟؟ !!!! جعفر ، این نظر شما مضحک نیست )
در طول این زمان، باید تمام امکانات و خدمات لازم برای ترک اعتیاد به طور گسترده و رایگان در اختیار آنها باشد. ( اگر بود )
در طول این مدت هم می توان تمهیدات مجازات های سنگین بعد از ضرب الاجل را فراهم ساخت. به عنوان مثال می توان اردوگاه های نگهداری معتادان را در برخی نقاط کشور و حتی جزایر خلیج فارس ایجاد کرد (خنده دارترین جک سال نود و چهار ) و هر کس در طول این دو سال ترک نکرده یا جدیدا معتاد شد را بدون اغماض و ترحم به این اردوگاه ها فرستاد زیرا کسی که در طول دو سال، با آن همه امکانات نخواست یا نتوانست خود را اصلاح کند و مواد را ترک نماید، به هیچ عنوان فرد قابل اعتمادی برای جامعه نیست و می تواند منشاء خطر و فساد باشد. ( مثلا کودک پنج ساله را که بوسیله پدر و مادر یا در جامعه بیمار شده را به جزیره بفرستند و آگر نتوانست اعدامش کنند )
واقعا تا به کی باید کشور ایران ننگ داشتن جمعیت میلیونی معتادان - که 1.5 تا 4 میلیون نفر برآورد شده اند- را با خود یدک بکشد؟! ( واقعا ها تا کی ؟؟؟؟) تا کی باید خانواده ها به خاطر معتادان از هم فروبپاشند، نسل ها دچار سوء ترتبیت شوند، دادگاهها و زندان ها پر شوند، ( آهای جعفر آقا : اگر یک نفر بیمار اعتیاد فقط بیمار باشد و مصرف کننده ، او در جزیره و یا زندان چیزهای دیگر را هم یاد میگیرد نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟) جوانان مملکت به خاک سیاه بنشینند، صدها و هزاران نفر در راه مبارزه با مواد مخدر کشته و مجروح شوند، میلیاردها دلار پولی که می تواند صرف آسایش و رفاه ایرانیان شود، صرف مقابله با اعتیاد و قاچاق شود، آبروی مملکت به خاطر معتادان لطمه بخورد و ...!!
به خدا سوگند ، (قسم نخور باور میکنیم ) دل آدم می گیرد و شرم بر پیشانی می نشیند وقتی می بیند در سوریه 20 میلیونی ، کمتر از 3 هزار نفر معتادند ولی در ایران ، سخن از میلیون ها معتاد است!
آیا باید با همین وضع کنونی پیش برویم و روز به روز هم به شمار معتادان افزوده شود و آن وقت مسوولان ما مدام نشست بگذارند و قیافه های روشنفکرانه به خود بگیرند و بگویند: " معتاد بیمار است ، تیمارش کنیم!" ( بله باید شاهد باشیم و ببینیم ، ما محکوم به این مسئله هستیم ، بخاطر اینکه بستر سازی فرهنگی در این رابطه در کشور نشده است ) تا این بازی کثیف و شرم آور مملکت بربادده، همچنان ادامه داشته باشد؟!
خداوند به آدمیزاد عقل داده است و عقل سلیم هم می گوید اگر روش کنونی مؤثر بود ، حتماً تا کنون افاقه می کرد که البته نکرده است. ( کودک زیر حد بلوغ فکری چه میداند مواد چیست ؟ ، بعد شما حرف از عقل میزنید ؟؟؟ )
باید یکبار برای همیشه کار را یکسره کرد: "بازنگری در تعریف معتاد، مهلت دوساله برای ترک و بعد از آن، تبعید به اردوگاه های خارج از جامعه و تمام!"
( تتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتمممممممممممممممممممممماااااااااااااااااااااااااااااممممممم)
مواد مخدر، تجارت سودآور آن و معتادانی که جانشان را به جان مواد بسته اند، چیزهایی نیستند که با لبخند و سلام و صلوات از بین بروند. باید قدمی اساسی ، محکم و یکباره برداشت و جامعه را برای همیشه از این "ننگ" رهانید. ( برای همیشه ؟؟؟ )
پایان قسمت اول
باقر رمزی باصر
افتاده بپا خاسته


0