شعرناب

آقا اجازه ؟ ماخماریم قسمت سوم و آخر


آقا اجازه ؟ ما خماریم
قسمت سوم و آخر
چه باید کرد؟
عبدالهی می‌گوید: اگر قبول داریم دانش آموز معتاد بیمار است، باید سازوکاری برای مداوا و بازگشت او به تحصیل ایجاد کنیم. اما اخراج از مدرسه و دادن اختیار دانش آموز به اولیایی که معمولاً صلاحیت تربیتی ندارند، دانش آموز را به مسیر بی‌برگشت و نابودی سوق می‌دهد.
او در عین حال تاکید می‌کند که اعتیاد در جوامع امروزی پدیده‌ای پیچیده و چندعاملی است و درصدد متهم کردن معلم، مربی، مدیر و معاون مدرسه به ترویج اعتیاد نیست. به گفته این کارشناس هر چند رفتار دانش آموزان در مدرسه کنترل می‌شود اما وقتی در جامعه ما ۲ میلیون یا بیشتر معتاد وجود دارد، تعدادی از کودکان به طور طبیعی در معرض اعتیاد قرار می‌گیرند. افراد معتاد پدر، مادر، برادر خواهر و خویشاوند و هم محله‌ای دانش آموزان هستند و در معرض اعتیاد قرار دارند. در اقشار مرفه هم کودکان از طریق گروه همسالان و در مکان‌هایی خارج از مدرسه مواد مخدر را تجربه می‌کنند. انتظار همگان این است که آموزش و پرورش به عنوان متولی اصلی تربیت دانش آموزان، در این حوزه نیز نقش خود را به خوبی ایفا کند.
عبدالهی با مقایسه سرانه پیشیگری از اعتیاد در ایران و کشورهای دیگر توضیح داد: شنیده‌ام که سرانه دانش آموزی پیشگیری از اعتیاد در کشورهای توسعه یافته ۲۰ دلار است در حالی که این رقم در ایران نیم دلار است در واقع اختصاص سرانه اعتیاد به معنای تایید اعتیاد گسترده نیست. معنایش این است که آموزش و پرورش به عنوان دستگاه متولی تعلیم و تربیت مسئولیت پیشگیری و آگاهی‌بخشی به نوجوانان در مورد رفتارهای پرخطر را می‌پذیرد.
کنجکاوی، عدم آموزش مهارت‌های زندگی، کمبود آموزش‌های لازم درباره اعتیاد و زیان‌های فراوان، بی‌توجهی خانواده و کادر آموزشی مدرسه، مشکلات روحی و فضای غیر جذاب آموزشی و ... آقای عبداللهی به نظر کدام یک از موارد برشمرده می‌تواند دلیلی برای کشیدن دانش آموزان و کودکان به سمت مواد دخانی و اعتیاد باشد؟
کار‌شناس آموزش و پرورش در پاسخ به این سوال می‌گوید: در همه جوامع خطراتی مانند اعتیاد در کمین کودکان در سن ۱۳ تا ۱۷ سالگی است. حتی پیشرفته‌ترین جوامع از این آفت مصون نیستند اما روش برخورد آن‌ها متفاوت است. می‌توان گفت همه عواملی که نام برده شد در کشیده شدن نوجوانان به سمت اعتیاد موثرند.
در کشور ما طرح بحث در باره مسایل اجتماعی برای مسئولان خیلی سریع حیثیتی می‌شود و در نتیجه موضوع را از ریشه انکار می‌کنند. آموزش و پرورش به جای پاک کردن صورت مساله باید در درجه اول تحقیقات علمی و جامعی درباره اعتیاد و سایر آسیب‌های اجتماعی در مدارس انجام دهد. محققان آموزش و پرورش توان علمی این کار را دارند و در صورت نیاز می‌توانند از محققان و مراکز دانشگاهی کمک بگیرند. در مرحله دوم با برانگیختن حساسیت افکار عمومی، بودجه و امکانات لازم را طلب کند و در مرحله سوم، برنامه مناسبی برای آموزش پیشگیری از اعتیاد تهیه کند و به اجرا گذارد. در گام چهارم، سازوکار مناسبی برای درمان و بازگشت به تحصیل دانش آموزان معتاد تهیه کند و وظایف بخش‌های دیگر مانند وزارت بهداشت، بهزیستی، مراکز تحقیقاتی، نیروی انتظامی و ستاد مبارزه با مواد مخدر را تعیین کند. او در پایان تاکید می‌کند: آموزش و پرورش باید به جای برخورد انفعالی و دفعی و انکار، ابتکار عمل را در دست گیرد چون اعلام وجود دانش آموز معتاد برخلاف تصور مدیران، آسیبی به وجهه آموزش و پرورش نمی‌رساند.
معتادان تحصیلکرده
هر چند که طا‌ها طاهری قائم مقام ستاد مبارزه با مواد مخدر معتقد است کمتر از نیم دهم دانش آموزان کشور معتاد هستند و مسئله اعتیاد در میان دانش آموزان ایرانی بسیار کمتر از سایر کشور‌ها است اما نباید فراموش کرد که اگر از امروز اقدامی برای پیشگیری از اعتیاد دانش آموزان کشور انجام نشود طی چند سال آینده بر جمعیت فعلی ۲۰ درصدی معتادان دارای تحصیلات کار‌شناسی و کار‌شناسی ارشد افزوده می‌شود؛ زنگ خطری که حدود دو هفته پیش از سوی بابک دین‌پرست معاون ستاد مبارزه با مواد مخدر به صدا درآمد. بنا بر آمار اعلام شده این مقام ستاد مبارزه با مواد مخدر، در حال حاضر ۲۰ درصد معتادان کشور دارای تحصیلات کار‌شناسی و کار‌شناسی ارشد هستند. 15 درصد از افراد در حالی آلوده به یکی از مخدرها شده اند که مدرک فوق دیپلم دارند و 38 درصد هم دارای مدرک دیپلم هستند.
باقر رمزی باصر
افتاد بپا خاسته


0