شعرناب

این اسطوره شعر روزگار ما


آشنایی با استاد خوش عمل کاشانی
البته استاد نیازی به معرفی ندارند اما داریم جوانان و نو جوانانی که با این اسطوره شعر پارسی آشنایی ندارند
بر خود واجب دانستم تا هر چند مختصر آشنایی دهم ایشان را تا خودشان به تحقیق بپردازند و ببینند استادی که الان در کنار ماست در گرانبهایی است که از جانب خداوند هدیه شده است بر ما
زندگینامه از زبان شاعر : با سلام خدمت یاران بهار اندیش. خیلی خلاصه عرض میکنم ارادتمندعباس خوش عمل کاشانیشاعر و روزنامه نگارم که در شعر طنزشاطر حسینتخلص میکنم و سالها از یاران ثابتگل آقابودم. تا کنونشش جلداز آثار طنز و جدم مجال نشر یافته که آخرین آنها کتابتلخکاست که در پانصد صفحه از سوی نشر تکا منتشر شده است. از شاعران برگزیده ی دفاع مقدس از سوی وزارت ارشادم. به مدت بیست سال در روزنامه یاطلاعاتخبرنگار ارشد - مشاور ادبی - دبیر سرویس وحتی سرمقاله نویس بودم. با بسیاری از شاعران مطرح معاصر دوستی نزدیک دارم و به هرحال برای خودم سری (نه سرهایی) دارم وسوداهایی. اینک چند سالی است که در خانه بهویراستاریمشغولم و عضو دفتر نشر رهبری ام. به شیعه بودن خود میبالم و به ایرانی بودنم مفتخرم.
شعری از ایشان
نیشی که تا بناگوش پیوسته باز باشد
گویند صاحب آن، عمرش دراز باشد
کرکر بخند و خوش باش، یعنی که غصه کُش باش
هرچند سینه‌ات را سوز و گذار باشد
در خانواده خود تبلیغ خندگی کن
گر قطع، برق و آبت همراه گاز باشد
در کوچه و خیابان، هنگام راه‌بندان
فردی که بود خندان از اهل راز باشد
داماد خنده رو را دختر دهند فوری
خنده برای دختر نیکو جهاز باشد
من نیز خنده کردم بر حال خویش اما
با این هدف که شاید این چاره ساز باشد
این هم شعری طنز دیگر از استاد
این هم شعری دیگر ازعباس خوش عمل کاشانی با رگه های سیاسی و اجتماعی
فیل وحشی
دم به ساعت قیمت اجناس بالا می رود
از سر ما دود تا اوج ثریا می رود
نوبت پایین کشیدنهای دولت پس چه شد؟
تا کجا این فیل وحشی بی محابامی رود؟
از نظارتها که دارد دولت قیمت گـذار
عرضه درجا می زند لنگان تقاضا می رود
درچنین وضعی نشاط انتخاباتی کجاسـت ؟
گر که باشد با هجوم سیل غمها می رود
شرشر باران رحمت را توقف چون رسیــد
سکته نازل می شودآدم ز دنیا می رود
فاز دوم از هدفمندی چو اجرا شد نهان
ظلمها دیدم که بر خلق آشکارا می رود
از لب مردم به اوج کهکشانهاروز وشب
فحشها همراه با وای و دریغا می رود
پخته خوبان درمصاف کال بدهامرده اند
زین سبب جان عموم از کالبدها می رود
آتش از گور چه کس برخاست غیرازمحتکر
دود ازین آتش به چشم پیروبرنامی رود
باگرانفرما رفیق و یار شد تا کمفروش
پیک نیک امسال حتما تا اروپا می رود
حاجی ارزانی کجایی؟یادواوقاتت بخیر
بی تو آقای گرانی شق و رق را می رود
این مگرزادی که سقش با بگم برداشتند
با اگر تا کی به استقبال اما می رود؟
یک نفر فرمود دولت نو چوشد آید رفاه
این سخن جان تو مشکل درکت ما می رود
اقتدار دولت ملی نمی دانم چــــــرا
در تغاری مثل کشک این روزها وامی رود
خوش به حال آن که آمد کره خردر زندگی
بعد صد سال آخرش هم خر ز دنیا می رود
«خوش عمل»ازدست اقسام گرانیها که هست
گر نشد دیوانه با مرگ مفاجا مـی رود
امیدوارم استاد جسارت بنده رو ببخشند
البته خیلی دلم می خواست مستحبات شعر ایشون رو اینجا می آوردم
اما خب چون اجازه نگرفته بودم نشد .


0