شعرناب

شب و یک دل نه صد دل عاشقستم

به بوم دل کشیدم پیکری ماه
فرشته ، حور، نیکومنظری ماه
به حوض خانه ام افتاده نقشی
شب است و دل کنار دلبری ماه
***
شب وماهیست زیب حوض ِجونـُم
شراب ازلعل سرخِش می چشونـُم
نمی دونـُم که در روی زمینـُم
و یا گویی به بام آسمونـُم
***
شب و بارون یکریز نگاهش
طلایی هاله ای برروی ماهش
تعارف می کنه شاید بَر ِه دل
به شهرعشق،چشمون سیاهش
***
شب ویک دل نه صد دل عاشقستـُم
در اقیانوس و بر امواج ِ مستـُم
سوار ِقایق ِعشقه گل مو
مو محو نقش کار خالقستـُم


0