شعرناب

غزل1


با سلام
لطفا نقد کنید
پوشیده یک رکابی قرمز وراه ، راه
با سیب سرخ حک شده ای درمیان ماه
آنسوی پلک پنجره ها ایستاده ای
بر شانه آبشاری از ابریشم سیاه
می لغزم از درون خیابان کنار تو
تا مستطیلهای بلورت شود پناه
جز خط گونه هات، هدایت نمی کنند
این کوپه کوپه خستگیم را به ایستگاه
نیلوفرانه دست بر پیکرم بپیچ!
رقصی دو باره راه بیانداز تا پگاه!
مضراب را به صحنه ی سنتوریم ببار
دیوانه وار مرتعشم دار بر« سه گاه»
دنیا که اشتباه بزرگی شمرده اند
-من با تو راضیم به همین باز، اشتباه
دیگر به کوه تکیه میسر نمی شود
آغوش دره های توام باد تکیه گاه!


0