شعرناب

شب چلّه‌ی ایرانی

🍇🍉🍎🍒🍓🍊🍅
✍ به نام یگانه‌سراینده‌ی دیوانِ آفرینش!
شش کوتاه‌کلاسیک یلدایی،
پیشکشِ احساسِ آیینه‌وشِ شما خوبان:
🍇🍉🍎🍒🍓🍊🍅
۱
راهِ دلِ خود بگیر و رَه‌نامه بخوان
از صورتِ ماهِ خویش، مَه‌نامه بخوان
یلدا شده احساس بگیر از: تبِ جان
با بیژن و با منیژه شَهنامه بخوان
زهرا حکیمی بافقی (الف_احساس)
🍇🍉🍎🍒🍓🍊🍅
۲
یلدا و شبِ چلّه‌ی ایرانیِ ما
پیدا شدنِ شورِ زمستانیِ ما
در محفلِ مِهرِ خانواده، برپاست
احساس و غزل، با حافظ‌خوانیِ ما
زهرا حکیمی بافقی (الف_احساس)
* شورِ زمستانی: انقلاب زمستانی
🍇🍉🍎🍒🍓🍊🍅
۳
امواجِ عطش دارد، دریای رها
دیوانِ تپش دارد، دنیای صفا
وقتی که شکوفا شد، احساسِ نهان
رویای غزل دارد، یلدای وفا
زهرا حکیمی بافقی (الف_احساس)
🍇🍉🍎🍒🍓🍊🍅
۴
از راه رسیده‌ست، شبِ مِهر و وفا
دنیا شده از: رویشِ آن، غرقِ صفا
بی‌واسطه روشن از: شکوهِ رویاست
احساسِ نهانِ شورِ یلداییِ ما
زهرا حکیمی بافقی (الف_احساس)
🍇🍉🍎🍒🍓🍊🍅
۵
خُم‌خانه وُ هم🍉
سبوی جان را
عشق‌ست🍎
احساسِ تب و🍉
هلوی جان را
عشق‌ست🍊
🍒شورِ شررِ بوسه دلم می‌خواهد🍒
یلدای لب و🍉
لبوی جان را
عشق‌ست🍎
زهرا حکیمی بافقی🍓
(الف_احساس)🍇
🍇🍉🍎🍒🍓🍊🍅
۶
«تو»، باشی و امواجِ نگاهت؛ ای‌کاش
«من»، باشم و حسّم به پناهت؛ ای‌کاش
وقتی که به پایان، برسد، یلدامان
«دل»، باشد و خورشیدِ پگاهت؛ ای‌کاش
زهرا حکیمی بافقی (الف_احساس)
🍇🍉🍎🍒🍓🍊🍅


0