شعرناب

آموزش بحرهای عروض در شعر ایرانی جلسه ششم ( رمل )

بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و عرض ادب خدمت فرهیختگان عزیز و ارجمندم
خدا را شاکرم که در جمع شما خوبان و فرهیختگان ارجمندم هستم. در جلسه ششم از آموزش بحرهای عروض در شعر ایرانی هستیم. در این جلسه به معرفی بحر رمل می پردازیم.
بحر رمل : بحری است مبتنی بر <<فاعلاتن>> و زحافات آن.
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن : بحر رمل مثمن سالم
مثال)
هرکه چیزی دوست دارد جان و دل بر وی گمارد
هرکه محرابش تو باشی سر ز خلوت برنیارد
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن : بحر رمل مسدّس سالم
مثال)
ای زمانِ شهریاری روزگارت
تا قیامت شهریاری باد کارت
محذوف : چنانچه پیشتر توضیح داده شد به حذف هجای بلند آخر محذوف می گویند و فاعلن محذوف فاعلاتن می باشد.
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن : بحر رمل مثمن محذوف
مثال)
یاد می ‌داری که با من جنگ در سر داشتی
رای، رای توست، خواهی جنگ و خواهی آشتی
فاعلاتن فاعلاتن فاعلن : بحر رمل مسدس محذوف
مثال)
عشق‌ هایی کز پی رنگی بُوَد
عشق نبود عاقبت ننگی بُوَد
مخبون : چنانچه سابق گفته شد به حذف حرف ساکن دوم مخبون می گویند و فعلن مخبون فاعلن و فعلاتن مخبون فاعلاتن و مفاعلن مخبون مستفعلن می باشد.
نکته) فعلن مخبون فاعلن و مخبونِ محذوف فاعلاتن می باشد و نباید این دو را با هم اشتباه گرفت.
فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن : رمل مثمن مخبون
مثال)
مَلِکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی
نروم جز به همان ره که توام راهنمایی
نکته مهم) اختیارات وزنی : در اولین رکن از بحر رمل مخبون می توان به جای فعلاتن از فاعلاتن استفاده کرد. ( این اختیار بسیار رایج و پر کاربرد است)
مثال)
جز که هشیار حکیمان خبر از کار ندارند
که فلک باز شکار است و همه خلق شکارند
فعلاتن فعلاتن فعلاتن : بحر رمل مسدّس مخبون
مثال)
چون مرا بر رخ خوبت نظر افتاد
آتش عشق توام در جگر افتاد
فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن : بحر رمل مثمن مخبون محذوف
مثال) خسروا گوی فلک در خم چوگان تو شد
ساحت کون ومکان عرصهٔ میدان تو باد
نکته) اختیارات وزنی : چنانچه پیشتر نیز اشاره شد به جای دو هجای کوتاه کنار هم می توان از یک هجای بلند استفاده کرد و به این اختیار تسکین یا ابدال می گویند. بیشتر در رکن آخر استفاده از قاعده تسکین مرسوم است به این ترتیب که به جای فعلن از فع لن استفاده می شود. از اختیار تسکین نمی توان در شروع مصرع استفاده کرد. بنابراین در رکن اول به جای فعلاتن نمی توان از اختیار تسکین استفاده کرد. همچنین در اوزانی که دو هجای کوتاه کنار هم قرار گرفته است می تواناولین هجای کوتاه را بنا به اختیار مراقبه به شرحی که سابق بیان شد، با هجای بلند قبل از آن تعویض نمودو از این اختیاربه ندرت استفاده می شود و لازم است که شاعر از خود در استفاده از آن ذوق نشان دهد.
مثال)
بنشین بر لب جوی و گذر عمر ببین
وین اشارت ز جهان گذران ما را بس
فعلاتن فعلاتن فعلن : بحر رمل مسدس مخبون محذوف
مثال)
علی آن شیر خدا شاه عرب
الفتی داشته با آن دل شب
مثال)
گفته بودی که بیایی به بَـــــرَم
گــــر بیایی غم دنیا نخــورم
آه سعدی اثر کند در سنگ (فاعلاتن، مفاعلن، فع لن) (در رکن اول فاعلاتن به جای فعلاتن و در رکن دوم از اختیار مراقبه (قلب) استفاده شده است)
نکند در تو سنگدل اثری (فعلاتن مفاعلن فعلن)
مطموس(مجحوف) : به حذف سه هجای پایانی فاعلاتن شامل یک هجای کوتاه و دو هجای بلند می گویند و به این ترتیب از فاعلاتن تنها یک هجای بلند باقی می ماند. بنابراین <<فع>> مطموس <<فاعلاتن>> می باشد.
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فع : بحر رمل مثمن مطموس
مثال)
بیش با ما در میامیز ای طریق شعر
ای شعار شاعران را از تو شین و عار
فعلاتن فعلاتن فعلاتن فع : بحر رمل مثمن مخبون مطموس
مثال) کار و کردار تو ای گنبد زنگاری / نه همی بینم جز مکر و ستمکاری
کار و کردار تو ای گنبد زنگاری : کار و کردا/ر تو ای گن/بد زنگا/ری (در رکن اول مطابق اختیارات وزنی، به جای فعلاتن از فاعلاتن استفاده شده است)
نه همی بینم جز مکر و ستمکاری : نه همی بی/نم جز مک/ر و ستم کا/ ری (در رکن دوم قاعده تسکین استفاده شده است)
اصلم : به باقی مانده دو هجای بلند از مفعولات و یا فاعلاتن اصلم می گویند. بنابراین فع لن، اصلم فاعلاتن و همچنین اصلم مفعولات می باشد.
نکته) فع لن اثلم فعولن می باشد. دقت کنید که اشتباه نشود. در هر صورت چه در اثلم و چه در اصلم، دو هجای بلند باقی می ماند.
فعلاتن فعلاتن فعلاتن فع‌ لن : بحر رمل مثمن مخبون اصلم
فاعلاتن فعلاتن فع لن : بحر رمل مسدّس مخبون اَصلم
نکته) با استفاده از قاعده تسکین فعلن تبدیل به فع لن می شود. بنابراین شما اگر بعد از تقطیع به وزن بالا رسیدید اول از همه احتمال بدهید که از قاعده تسکین استفاده شده است و وزن اصلی را در همان بحر رمل مخبون محذوف در نظر بگیرد مگر اینکه در هیچکدام از مصرع های شعر مذکور <<فعلن>> در رکن آخر نباشد. که اگر تمام مصرع ها را تقطیع کنیم و رکن آخر تمام مصرع ها <<فع لن>> باشد در این صورت می توانید بگویید شعر در بحر رمل مخبون اصلم سروده شده است. برای مثال شعر زیر را درنظر بگیرید:
از تو با مصلحت خویش نمی‌پردازم / همچو پروانه که می‌سوزم و در پروازم
گر توانی که بجویی دلم امروز بجوی / ور نه بسیار بجویی و نیابی بازم
می بینید که رکن آخر مصرع سوم <<فعلن>> هست. بنابراین درست این هست که بگوییم شعر در بحر رمل مثمن مخبون محذوف سروده شده است.
مکفوف : چنانچه قبل تر گفته شد به حذف حرف هفتم ساکن کف می گویند. فاعلات مکفوف فاعلاتن و مفاعیل مکفوف مفاعیلن می باشد.
مشکول : انداختن حرف دوم و حرف هفتم را می گویند. به عبارت دیگر <<مشکول>> همان <<مخبونِ مکفوف>> می باشد. اگر حرف دوم و هفتم از فاعلاتن را حذف کنیم فعلات حاصل می شود که مشکول فاعلاتن می باشد. بنابراین فعلات مشکول (مخبونِ مکفوف) فاعلاتن است.
فعلاتُ فاعلاتن فعلاتُ فاعلاتن : بحر رمل مثمن مشکول (مخبون مکفوف) (این وزن دوری است.)
مثال)
همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی
به پیام آشنایی بنوازد آشنا را
فعلات فاعلاتن فعلات فاعلن : رمل مثمن مشکول محذوف
مثال)
ز دلت چه داد خواهم که نه داور منی
ز غمت چه شاد باشم که نه غم‌خور منی
فعلات فاعلاتن فعلات فع لن : بحر رمل مثّمن مشکول اصلم
مثال)
نکنم حدیث شکّر چو لبت گزیدم
چه کنم نبات مصری چو شکر مزیدم
نکته) اگر شعر فوق را کامل بررسی کنید متوجه می شوید که در تمام مصاریع از (فع لن) استفاده شده است و در هیچ مصرعی از (فَعَلُن) استفاده نشده است. همچنین قاعده تسکین آن بود که به جای دو هجای کوتاه یک هجای بلند بیاید و حال آنکه به جای یک هجای بلند نمی توان از دو هجای کوتاه استفاده کرد.
تمرین1) مصرع های زیر را تقطیع کرده و وزن و بحر هر یک را بررسی کنید.
بضاعت نیاوردم الا امید / خدایا ز عفوم مکن ناامید
سپردم به تو دل ندانسته بودم / که تو بی وفا تا کجایی
همچو بالات بگویم سخنی راست ترا / راستی را چه بلائیست که بالاست ترا
رام را گر برگ گل باشد نبیند ویس را / ور سلیمان ملک خواهد ننگرد بلقیس را
گر بمیرم بجز از شمع کسی نیست که او / بر من خسته بگرید ز سر سوز امشب
ای لب لعلت ز آب زندگانی برده آب / ناز چشم می پرستت مست و چشمت مست خواب
این باد کدامست که از کوی شما خاست / وین مرغ چه نامست که از سوی سبا خاست
ز کفر زلفت ایمان می توان یافت / ز لعلت آب حیوان می توان یافت
تمرین2) با مراجعه به غزلیات حافظ و سعدی و با تقطیع سه بیت نخست غزل پنج شعر در اوزان مختلف بحر رمل و هزج پیدا نمایید.


0