شعرناب

آرایه تکرار و واج آرایی

تکرار آرایه ای است که در آن شاعر به منظور نشان دادن اهمیت، و برجسته ساختن یک واژه یا یک عبارت در شعر یا ایجاد موسیقی و آرایش سخن، لفظ یا الفاظی را مکرر می‌آورد.[۲۷] مثال[۲۸] بماناد این گل اندر دست رامین گو با او جام می بر دست رامین مثال[۲۸] چنین حال و چنین مال و چنین جای گلاویز و دل‌افروز و دلارای مثال[۲۸] نه موبد بیند از من شادکامی نه من بینم ز موبد نیکنامی مثال ای ذبیح‌الله ز قربانگاه عشق بر مگرد و جان بده در راه عشق مثال نفس نفس اگر از باد نشنوم بویش زمان زمان چو گل از غم کنم گریبان چاک
واج آرایی به تکرار یک ۰واج صامت یا مصوت در یک بیت یا عبارت گفته می‌شود به گونه‌ای که طنین آن در گوش بر جای بماند و باعث پیدایش موسیقی آوایی در آن بخش از سخن شود. مثال شبنم از روی برگ گل برخاست گفت می‌خواهم آفتاب شوم ذره‌ذره به آسمان بروم ابر باشم دوباره آب شوم (واج‌آرایی با تکرار صامت/ب/ و /گ/) مثال خیزید و خز آرید که هنگام خزان است باد خنک از جانب خوارزم وزان است (واج‌آرایی با تکرار صامتهای /خ/ز/) این دو حرف را می‌توان تداعی‌کنندهٔ فصل خزان دانست. قابل ذکر است که واج تکرارشونده ممکن است صامت یا مصوت باشد (البته تکرار صامت بارزتر است). برای مثال: مثال خوابِ نوشینِ بامدادِ رحیل بازدارد پیاده را ز سبیل که همان‌طور که دیده می‌شود، تکرار مصوت کوتاه «اِ» در مصراع نخست، تکامل‌بخش موسیقی درونیِ شعر است. مثال خیال خال تو با خود به خاک خواهم برد که تا ز خال تو خاکم شود عبیر آمیز مثال قیامت قامت و قامت قیامت قیامت می‌کند این قد و قامت مثال بر او راست خم کرد و چپ کرد راست خروش از خم چرخ چاچی بخاست مثال شبست و شاهد و شمع و شراب و شیرینی غنیمت است چنین شب که دوستان بینی مثال فغان کین لولیان شوخِ شیرینکارِ شهرآشوب چنان بردند صبر از دل که ترکان خوان یغما را مثال صحن سرای دیده بشستم ولی چه سود کین گوشه نیست در خورِ خیلِ خیالِ تو


0