شعرناب

تا دیر نشده بیا

برای پسرم مینویسم
تنها کسی که به خاطرش زمستون سختی رو پشت سر گذاشتم
به امید بهار که با اومدنه پسرم زیباتر بشه
خسته شدم از این همه انتظار
و از این همه نیومدن
اما بازم انتظارشو میکشم
نمیدونم چه مرگمه
وقتی قرار باشه کسی نیاد چه انتظاری
چه چشم به راهی
بی معرفت رسم زمونه عوض شده
این بود رفاقتمون
این بود پدر و پسریمون
دیگه میخوام چکار وقتی هم قد من شدی بیای
من همین الانتو میخوام همین سن همین قیافه
جونه پدر فیلم هندیش نکن برگرد بیا
مثله بچه آدم پاشو بیا
به زبون خوش بهت میگم بیا
تا دیر نشده بیا
پدر پیر نشده بیا
هر جور که میتونی بیا
بهار ۱۴۰۲ پسرم امیرعلی دوستت دارم برای همیشه


0