شعرناب

نیمتاج سلماسی... اسطوره زن ایرانی وشاعره ای ازدیار لکستان

نیمتاج سلماسی(متولد ۱۲۸۵_۱۳۶۸)عنفوان جوانی خویش را درکوران حوادث ایران در هنگامه های فجایع جنگ جهانی اول می زیست او حادثه خونین عسگر آباد ارومیه(قتل عام ۴۰۰۰۰زن ومرد بیگناه که دردوهفته کشته شدند و جویهای خون جاری شد) وفاجعه هجوم وحشیانه و مغول وار شورشیان تحت فرمان سیمیتقو را تجربه کرد و درجنگ لکستان که با وجود نفرات کم بامقاومتی بینظیربه مقابله با جانیان متجاوز برخاستند نیمتاج در کنار دیگر زنان لکستان سلاح بر دست ایستاد ومبارزه کرد وپدر وبرادرانش را از دست داد وبا دلی خونین وشجاعتی بی نظیر در مذمت حاکمان نالایق و وطن فروش فریاد برکشید و...فریادی که حضور جاودانه و تاریخی زن ایرانی را درهنگامه های طوفانی به رخ میکشد...
واینک نیمتاج در دل و جان زنان ایرانی نفس میکشد
شعر کاوه شعر مشهور اوست :::
کاوه
ایرانیان که فرّ کیان آرزو کنند ... باید نخست کاوه خود جستجو کنند
مردی بزرگ باید و عزمی بزرگ تر ....... تا حل مشکلات به نیروی او کنند
آزادگی به دسته شمشیر بسته است .. مردان هماره تکیه خود را بدو کنند
ایوانِ پی شکسته مرمت نمی شود..صد باراگر به ظاهر وی رنگ و رو کنند
شد پاره پرده عجم از غیرت شما .......اینک بیاورید که زن ها رفو کنند
نسوان رشت، موی پریشان کشیده صف ...تشریح عیب های شما مو به مو کنند
دوشیزگان شهر ارومی گشاده رو .... دریوزه ها به برزن و بازار و کو کنند
بس خواهران به خطه سلماس تا کنون .. خونِ برادران همه سرخابِ رو کنند
نوحی دگر بباید و توفان دیگری ........ تا لکه های ننگ شما شستشو کنند
قانون خلقت است که باید شود ذلیل ...هر ملتی که راحتی و عیش، خو کنند


0