شعرناب

تعریف شعر توسط شاعران سایت ادبی شعرناب

۱-عباسعلی استکی(چشمه)
شعر رقص و آواز ضمیر ناخود آگاه شاعر است.
۲-
فاتیما رضایی
شعر آتش فشان خروشان است در دل خنجری بُرنده وکاهنده زِ درد.
۳-
جمیله عجم(بانوی واژه ها)
شعر شراب زندگی است
رهایی می بخشد روح بی قرارشاعررا
دریای مواجی است که انسان دلش رابه آن می زندوآرامش می گیرد
۴-
اميرحسين علاميان(اعتراض)
شعر، نوشته‌ای است که آباد می‌کند.
به عقیده من: شعر، مداد رنگی‌ِ زنده‌ای‌ست که به یک دنیای بی‌رنگ و روح خیالی، رنگ می‌پاشد و روح می‌بخشد
۴-
عليرضا حكيم
از نظر من شعر بیان شاعرانه‌ی احساسات و عواطف شاعر است با ساختاری منطقی، که در جانها نفوذ کند و احساسات و عواطف مخاطبان را بشوراند و روحی تازه در کالبدآنان بدمد و بر دلها نشیند .
۵-
مهدی محمدی
با سلام و عرض در این مدت اندیشیدم و در حقیقت آن چیزی که به تعریف شعر رسیده ام این است : ((شعر زبانی است که شهید شده))
۶-
مهدي حسنلو
«شعر روز هشتم هفته کلمات است که برای هفت روز هفته آفریده شدند »
و شاعر از کلمات این هفت روز هفته یک
روز هشتمی می سازد با این کلماتی که هیچ شباهتی با کلمات روزهای دیگر هفته ندارد
۷-
عارف افشاری (جاوید الف)
تعریف شعر اینست آنچه باید نسرودن.
۸-
مسعود آزادبخت
تعریف شعر از نظر بنده که در کتاب ((گاهی سپید )) آورده ام این است:
((شعریک اتفاق بر پایه ی تکنیک و تلاشی است که احساس را دانش و نگاه را بینش و آگاهی می بخشد))
۹-
زهره دهقانی ( شادی)
تعریف خود را به اشتراک می گذارم
شعر غلیان احساسات شاعر است که به نظم درآمده و در دل کاغذ به نگارش در می آید
۱۰-
سعید صادقی (بینا)
شعر رها شدن کلام در بستر احساس و وهم و خیال و عقل و عشق است. شاعر هنرمند کلام سازی در بستر های یاد شده است
۱۱-
فرشید ربانی (این بشر)
شعر کلامی است موزون که در نهایت ایجاز و اختصار ساخته شده و موجب تغییر احساسات انسان می شود.
۱۲-
افسانه پنام تخلص مولد
شعر آن چیزی است که قبل از زاییده شدن و متولد شدن بیش از هرچیز و هرکسی؛احساسات خود شاعر را برانگیزد؛
۱۳-
ندا عبدحق
تصور من از شعر رسیدن به هر آنچه دست نیافتنی ست.
۱۴-
علی نظری سرمازه
پرواز اندیشه ی شاعر است با دو بال احساس و تخیل
که فراتر از چهارچوب های شاعرانه روح و روان آدمی را
متأثر می سازد.
۱۵-
رحیم فخوری
شعر علم بدیعی است
مبتنی برزبان وبیان متعالی
با آهنگ وتصاویر خلاقانه.
۱۶-
افروز ابراهیمی
« شعر تلفیق دل و اندیشه که از چشمه ی
احساس می جوشد
عشق و شعر همزاد و همراهند »
۱۷-
فرزانه محمدپور(فرناز)
شعر یعنی ایران.
۱۶-
زهرا مددی
با سلام و ادب و درود فراوان
«شعر نمایشگر آزادی روح است»
«شعر کلید باز کردن قفل های کالبد جسم برای پرواز روح است»
۱۷-
اصغر ناظمی
شعر جوششِ پیامِ ارتباط خدا باشاعراست که خودآگاه و ناخودآگاه* به زبان شاعر می نشیند .
۱۸-
ابراهیم آروین
شعر احساس نیست ، خود انسان است
در لباس حرف و واژه.
۱۹-
مسعود کی پور (تندیس تنهایی)
شعر شوق کلماتست هنگام وصال با هم در بهترین جای ممکن.
۲۰-
محمد علی رضاپور
سخنی فراعادی(در طیفی از مجموعه ی ساختار زبانی، آهنگ و احساس)، (اصالتا) برای بیان فراواقعیت.
۲۱-
لیلا گماری ( مأنوس شده با قلم)
« شعر ، شورِ سرمستی از کثرت احساس است».
۲۲-
آذر مهتدی
شعر شعور پنهان شاعر است که بدون آن که بخواهد آینه ای برای نمایش درون اوست.
۲۳-
ایمان اسماعیلی (راجی)
شعر شاخه ای از هنر نیست ، هنر شاخه ای از شعرِ
همه ی انسان ها شاعرند و این امر باعث پیدایش هنر میشه .
۲۴-
محمد حسنی
شعر، احساسِ نزدیک آگاهی ست.
۲۵-
هانی رایگان
چکیده عمق احساس شاعر در چارچوب کلمات که با فرکانس ثابت و مشخص بر روی کاغذ نوشته میشه رو میتونیم شعر تعریف کنیم.
۲۶-
فریال امینا
آنچه از خمیرمایه ی ذهن هریک ازما تراووش میکند شعراست.
۲۷-
میم طوبی مهدوی ـ معصومه_مهدوی
شعر جرقه ی احساس شاعر است.
۲۸-
راحیل م
شعر صرف فعل دوستت دارم است به زبان های گوناگون.
۲۹-
علیرضا حاجی پوری باسمنج راوی عشق
«شعر چون موجی خروشان است از دریای دل.
۳۰-
فاطمه بهرامی
شعر فوران آتش فشان کلام از درون است که با هر احساسی خروش وبدنبال راهی برای جریان بروی زبان می گردد.
۳۱-
شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
انتخاب و جایگزینی دقیق واژه ها در تعابیر، تعریف جامع و مانع «شعر را با شعر»، اینگونه می نگارم:
«پرسید:
شعر چیست؟!
گفتمش:
شرح دستپاچه احوال حیرانی
در پسِ رخدادِ شگفتِ ناگهانی
زایشی از تجربه درونی یا بیرونی
به بیانی متمایز از گفتار خیابانی
نوشتنی و خواندنی
هنوز شعر نباشد تا خوانندگانی
بخوانند و بگردند شوریده و هیجانی
صبرکن!
همواره هست ویرایش کردنی».
۳۲-
لیلا سهندی
شعر امواج خروشان عاشقانه های یک شاعر است در دریای بیکران ناب ترین واژه های احساس و خیال و اندیشه.
۳۳-
محمد گلی ایوری
به تصویر کشیدن افکار و احساسات درونی شاعر توسط واژه ها با رنگ و لعابی از آرایه های ادب.
۳۴-
علیرضا حسن شاهی
شعر، غیرقابل تعریف و البته قابل تشخیص هست.
به هر روی اگر مجبور باشم تعریفی بکنم، دو کلمه میگویم برای تعریف شعر:
شعر، کمالِ زبان است.
۳۵-
علی معصومی
شعر مجموعه ای از کلمات و حروف مرتب شده موزون. آهنگین یا دارای فرم است که با کمترین تعداد واژگان، بهترین پیغام، بیشترین معانی و تصویرسازی را داشته، ذهن و احساس مخاطب را بخود جلب کند .
۳۶-
علیرضا عِوضی
شعر یعنی، محصولِ در حد کمالِ عشقِ در حد کمال.
۳۷-
یونسی یونس
شعر:
نقشِ خیالیست،بازمزمۀ قلم موی قلب،
بر بومِ ذهن.
۳۸-
آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
شعر برای من جرقه های کوچک اندیشه هایی ست که ریشه در حالات روح و روان وجسمم دارد.
۳۹-
موسی ظهوری آرام(آرام)
شعر
آذرخش عطوفت و اندیشه
بارش باران است
در خیال ابری شاعر.
۴۰-
جاویدان (جاوید)
شعر جوشش قطره ای واژگان برای رسیدن به دریای معرفت است .
۴۱-
محسن افشار نادری
شعر یک حادثه ی زبانی است از اعتراض شاعر به آنچه می بایست باشد و نیست.
۴۲-
سید حاج فکری احمدی زاده (ملحق)
شعر چالش سخت خداوند با شاعر است در زبان .
شعر همچو جنینی در حال رشد و تکامل و ادراک در جهان بینی ست.
۴۳-
پیام باقر(چلچله ای)
تعریف شعر در ۲ سطر
شعر یعنی پر زدن از بیت خود
در ردیف عاشقان تثبیت خود
فصل بارانیست ،، در افسانه اش
گر خدا قهر است ،، ما دیوانه اش


0