شعرناب

شراکت در یک دانه گندم

با سلام و عرض ادب و احترام
مردی کشاورز سواد کلاسیک ندارد ولی کارش را خوب بلد است و از آگاهی خاصی برخوردار است .
روزی در یک مجلسی که بحث شراکت در مال و چگونگی تقسیم آن می باشد حضور دارد و در این میان یکی میگوید که فلان قسمت ارزشی ندارد و میشه صرف نظر کرد.
مرد کشاورز گندمی را به او نشان میدهد و میگوید خوب نگاه کن ، چه می بینی؟ و طرف مقابل میگوید دانه ای گندم که خطی هم در وسط دارد.
و مرد کشاورز میگوید وقتی که در این دانه دو نفر شریک باشند این دانهٔ گندم باید از همین خط وسط نصف گردد و هر نفر سهم خودش را بردارد و یا با هم توافق کنند و لاغیر.
و این گفته پس از مرگ آن مرد بزرگ هنوز هم تکرار میشود.
پ.ن
ما در کجای این دانایی قرار داریم؟
با سپاس فراوان از اینکه وقت برای خواندن گذاشتین
بدرود
محمد گلی ایوری


0