شعرناب

پنج شعر از تنها محمد با ترجمه‌ی زانا کوردستانی

(۱)
حتی با فراموش کردنم،
یاد نمی‌گیرم،
فراموش کردنت را.
(۲)
نمی‌دانم جای خالی تو را،
به چه چیز تشبیه کنم،
اما خوب می‌دانم
با هفت میلیارد انسان و
تمام ستارگان هم پر شدنی نیست.
(۳)
هر روز میان غم و غصه‌ی نبودنت،
سخت‌تر از آنان می‌میرم
که در حوادث مرده‌اند.
(۴)
بنگر که وسایل فراموش کردنت
چقدر ساده و زیاد است:
مرده‌شور و
تابوت و
یک متر زمین!
(۵)
در شهر ما، هر کس که می‌میرد
آن‌قدر از او تعریف و تمجید می‌کنند،
که از خودت می‌پرسی:
-- آیا فرشته‌ای نبود؟!
شعر: #تنها_محمد
برگردان: #زانا_کوردستانی


0