شعرناب

گایا


درود بیکران
تا قبل از نظریه ی جناب لاو لاک استنادها به نظریه ی جناب داروین بود، جناب داروین هر موجود زنده ای را در حفظ بقا تنها می دانست ...اینکه باید تک رو و فردگرا می بود تا بشود زنده ماند ،دراین نظریه هیچ تاثیر متقابلی وجود نداشت ،جناب لاو لاک طی آزمایشات و پژوهشهای که انجام دادند و موجود است دریافتند زندگی دراین سیاره ی زیبا و قشنگ تحت اراده ی قدرت و شعوری والا قراردارد ،که به هر شکلی تناسب عناصر و مواد و سلامت سلولهای خود و اندام خود را حفظ می نماید و نام این نظریه را گایا نام نهادند ،گایا نام دیگر زمین در روایات اسطوره ای یونان است ، صرف نظر از تاثیرات جناب داروین از لحاظ جامعه ی انسانی ،حکومت ها ،مغزهایی که درراس قرار می گیرند و ایدئولوژی های ی که به وجود آمد این نظریه انسان را به عشق و همدلی فرا فرامین خواند ،این که هیچ کدام از اجزای این پیکره ازهم جدا نیستند ،ما تک نیفتاده ایم ما جدا نیستیم در وحدت با کل کیهان هستیم
برهم تاثیر می گذاریم و از هم تاثیر می پذیریم ، اما آنجاکه مسیر را فراموش می کنیم همان شعور برتر مداخله می نماید ،تا به راه آییم تا به عشق با دلها رفتار نماییم ، گاهی در قالب یک بیماری ،یک گاهی شرایط جوی ،،،


0