شعرناب

زمستونی به این سردی

‌🥺✈
کدام سنگفرش‌ها به گامهای شما متبرک شده بودند؟ میز کدام کافه‌ها میهمان عاشقانه‌های شما بوده؟ کدام دیوارها ، دلبرانه‌هایتان را شنیده ؟ دلِ کدام کوچه‌ها از پیوند دستانتان غنج رفته؟ کدام پنجره‌ها زمزمه‌ی ساز عشقتان را به خاطر سپرده؟ کدام درختها شاهد هم آغوشی‌هایتان بوده؟ کدام هوا ، عطر باران خورده‌ی گیسویتان را نفس کشیده؟ کدام شهر بازی فرشته‌های کوچکتان را به دامن گرفته؟ کدام اسباب بازی، فریاد شوقشان را شنیده؟ کدام بوستان از دیدارتان گل داده؟ کدام قلم از نوازش دستان گرمتان ، رقصیده؟ کدام کاغذ از مدادهای رنگیتان بزک شده؟
شهر را که قدم می‌زنم در ذهن خسته‌ام هزاران پرسش بی‌جواب چرخ می‌زند یاد شما سایه به سایه‌ام می‌آید...
تموم شهر دلتنگه چرا تو برنمی‌گردی؟
جهان دیگه نمی‌بینه زمستونی به این سردی...
#مه_ناز_نصیرپور‌
🥺‌‌


0