شعرناب

خمیر بی مایه فطیر است

در زمان قدیم رسم ورسومات خیلی خوبی بوده که هرکس عازم زیارت بودمردم جمع میشدند
چاووشی میخواندند وهمراهیش میکردند .... .
شخصی عازم زیارت مشهد مقدس بود همه ی مردم آبادی دور اوجمع بودند و
هر کس سفارش چیزی میداد که آن زایر بخرد که بعدا وجه آنرا بپردازند
آن زایر هم میگفت .چشم.
تااینکه یک نفر بنام مشهدی رمضون 10 تومان داد و گفت
برایم رادیو بخر . وقتی زایر سوار اتوبوس شد و
عازم حرکت بود .سرش را از شیشه بیرون کرد و
. گفت مش رمضون رادیو را روشن کن.
وقتی رفت همه فهمیدند که
فقطسفارش مش رمضون قبول شده
باقی هیچ
خمیر رامایه بزن ...وگرنه ...بی مایه فتیر است
.مش رمضون رادیو را روشن کن .
فتحی..تختی..۱۴ /۱۰ /۱۴۰۰
خوش باشید.


0