شعرناب

حکایت رود فرات

بسم تعالی
یا حسین ابن علی
در زمان حکومت یزید ابن معاویه آب فرات را روی اهل بیت آل عبا بسته بودند.
و شمر که در کنار رود ایستاده بود .نگهبانی میداد تا آب به اهل بیت حسین نرسد
فریاد اهل بیت از عطش بلند بود
حسین (ع) ابوالفضل العباس را فرستاد در کنار رود فرات
خطاب به شمر گفت:شمر بی حیا آب را باز کن . و شمر که زبان ارمنی داشت با لحن ارمنی گفت عباس برو آب بی آب
حضرت سرش را پایین انداخت آمد نزد برادر خود امام حسین رفت .گفت :شمر آب نمی دهد
حسین (ع) خودش روانه رود گردید .اباعبدالله خطاب به شمر گفت شمر بی حیا آب را باز کن
بیت من و یاران از تشنگی هلاک میشوند .شمر گفت : یا حسین ابن علی حاضرم
آب را باز کنم اما مسلمانان شما نمیگذارند من چه کنم
حضرت با چشم پر از اشک برگشت و نفرین کرد بر مسلمانانی که با شمر بیعت گرفتند
این حکایتبرای یادآوری جهت خوانندگان تقدیم حضورتون گردید که طالبان های امروز هم اگر حسین (ع)
بود آن را به شهادت میرساندند
حیف نام مسلمانی که روی افرادی مثل طالبان باشد
هیهات من منا الذله
جای نگرانی این است که بنده بودن به درگاه خدا مسلمانی نیست که در ادیان دیگر هم هست
چه خوش است دلی با خضوع در نزد خدا باشد
سنجش و میزان به عهده ی شما خوانندگان
با عذر خواهی از مردم ارامنه
غرضی در کار نبوده است جهت رسانیدن پیام این است که رحم و مروت در انسان و در هر مذهبی میتواند باشد


0