شعرناب

اقتداری(بخش پایانی)

بخش پایانی استاد علی اصغر اقتداری( حرمان)
شاهکاری از ایشان است که متاسفانه بیانگر ظلم و فساد ، به نام دین و اسلام ...
اقتداری:
آن روزها ... این روزها
آن روزها عطش، عطش انقلاب بود ما خودنویس و جوهرمان آفتاب بود
می خواستیم پرچم آزادگی شویم مجنون ترین ترانه ی دلدادگی شویم
از ننگ ایستایی و ماندن حذر کنیم تا افتتاح باغ سعادت سفر کنیم
با همت و شجاعت وعزم سترگمان معنا گرفت همت بی حد بزرگمان
ما قطره های کوچک سیلی دمان شدیم بودیم پیر درد ولیکن جوان شدیم
سدهای سخت زیر قدم های ما شکست در چشم آسمان و زمین قهرمان شدیم
ما خاکیان خاک نشین در هوای اوج رفتیم آن قدر که خود آسمان شدیم
گفتیم ازعدالت و آزادی وشرف با مهر و با صفا همگی هم زبان شدیم.
تا باغ عشق، میوه ی ایمان بیاورد با دست های همت خود باغبان شدیم
در راه یک هدف همه با شور و اشتیاق
رفتیم و آن چه خواسته بودیم آن شدیم
گفتیم با ریا و ستم قهر می کنیم در کام اختلاس گران زهر می کنیم
در چشم فقر سرمه ی سرمایه می کشیم گل را شبیه خنده ی همسایه می کشیم
آبادی و شکوه و طراوت می آوریم آرامشی به رنگ صداقت می آوریم
در شهر قهر، رابطه تقسیم می کنیم درهرج و مرج، ضابطه تعلیم می کنیم.
خورشید را به کلبه ی بی نور می بریم امید را به خانه ی رنجور می بریم
در چشم بی حیای ربا، میل می کشیم خط برخرافه ها و اباطیل می کشیم
ما صبر، ما صداقت، ما کوه استوار ما راهیان عشق و سزاوار افتخار
خواندیم از برادری و داد توأمان از عزت و کرامت انسان، به صد زبان
خورشید عشق روشنی از عزم ما گرفت ایمان رسید و درهمه ی شهر پا گرفت
.........
این روزها
این روزهاعطش، عطش نام و نان شده ست ایمان شکست خورده، ریا قهرمان شده ست!
مشق مدام مردم بی سرپناه شهر تمرین سقف امن وتقاضای نان شده ست
آرامش از خیال همه کوچ کرده است لبخند، کیمیای زمین و زمان شده ست
هرکس رسیده بر سرکاری حریص وار بلعیدن زمین و زمان را دهان شده ست
بی هیچ شرم و واهمه، سلطان اختلاس بر استخوان لِه شده ی ما روان شده ست
یک گله گرگ هار چه آسوده می چرد چشمان خیس دهکده را کی ضمان شده ست؟!
چوپان صدای معترض گله می شود گویی صدای ناله ی او هم نهان شده ست
افسوس آن طراوت جاری میان ما خشکید و قحط عاطفه هرجا عیان شده ست
بیهوده مانده ایم در این شهر صد نقاب کابوس پیر درد، دوباره جوان شده ست
ای عشق! ای ذخیره ی موعود! خسته ایم یک شهر اشک بر سرراهت نشسته ایم۰۰۰
توسط دکتر سید ابوالفضل حسینی
روحشان شاد و یادشان همواره گرامی ۰۰۰
با تشکر ویژه از مدیر محترم و دلسوز سایت ادبی شعر ناب
جناب استاد فکری زاده عزیز و مهربان💙


0