شعرناب

زمانه

اگر همه نسبت به هم متعهد میبودیم مسیرمان ناهموار نمیشد حتی در اغوش عزیزانمان ، از عظمت خداست که به یادمان اورد هیچ قدرتی قدرت به رخ کشیدن قدرت را ندارد . او رحم کننده رحم کنندگان است و دوای دردهای بی درمان .از ابتدا کاش ما نیز مسئول میبودیم در قبال همدیگر ...کاش بی اهمیت نبودیم نسبت به مسائل بنده های خدا و به حقوق هم احترام میگذاشتیم .
دانستیم چقدر ،دنیا بدون همدیگر گنگ و پوچ است و صله ی رحم چه زیبا... عجب فاجعه ای است درس خداشناسی را در بحران ترویج دادن و تورا جوییدن .غافل از اینکه تو در خود،مایی و اغاز و پایانی....
ابر و باد و مه و خورشید و فلک درکارند تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری
همه از بحر تو سرگشته و فرمانبردار شرط انصاف نباشد که تو فرمان نبری
شاید اگر نبود این بلا ، لحظه ی تحویل سال جشن میگرفتیم و غافل از انکه ائمه اطهار سوگوار اند و در عزا امام موسی کاظم میگرید در حالیکه ما متوسل میشویم به حکایت ها ....عجب نمره ای شود امتحان ما...
چه فلسفه ای دارد حکمت ها ی تو...
شرمنده ام اقا که امدنت را فقط حفظ کردیم ....


0