شعرناب

اخلاص

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم اخرجنا من ظلمات الوهم و اکرمنا بنور الفهم
اتصال به حقایق در ذات و در مرحله ی بعد در صفات و افعال آدمی، بتِ منیتِ درون را متلاشی میکند. دشمن اصلی آدمی که شیطان نیست نفس خود اوست که هنوز تربیت نشده است. میگوید برو میروی میگوید ببین میبینی میگوید بخور میخوری و هزار دستور دیگر که در بیرون لازم الاجرا میشود بی هیچ واسطه. این نفس، خودِ خودِ جهل است.
داستان تزکیه ی نفس از شناسایی این عیب تابلو و ضایع در درون شروع میشود و با توسل به حضرت حجت امام زمان ارواحنا له الفداه و دعای پدر و مادر (چه در قید حیات باشند و یا نباشند) کلید میخورد. البته که باید زیر نظر یک استاد اخلاق مجرب زنده مسیر را طی کنی تا پاک شوی. کسی که مراحل پر فراز و نشیب این مسیر پر چالش را میداند و در هر مرحله، سرکشی هایت را چاره ای می اندیشد و چوب دستی ای برایش دارد تا بزنگاه بر دستان نفست فرود آورد.
بماند که مرشد اولیای والا مقام کون و مکان است. حرف اینجاست که تا تزکیه ی نفس نشود خالص نمی شویم یعنی یک رنگ نمی شویم یعنی بی رنگ نمی شویم که بتوانیم رنگ همه ی عالم شویم بی آنکه رنگی از همه ی عالم به خود بگیریم. اخلاص محصول تزکیه نفس است. و اما خاستگاه اخلاص، شفاف دیدن خداوند در زندگی پیش روست. و تنها مخلصین اند که دچار اغواگری های شیاطین جنی و انسی نشده بلکه آنان را نیز تحت فرمان خویش میگیرند.
یک مومن با اخلاص آن هنگام که در چینش تربیتی خویش خرد را مدبر امور قرار دهد، چنان قلعه ی مستحکمی میسازد که سلیمان نبی در ملک خود نساخت، چرا که ساحت عقل آسمانیست. پروردگار در قرآن میفرماید خداوند پاک و منزه است از آنچه وصف میکنند، جز بندگانی که با اخلاص اند. در حقیقت چشم بصیرت حقیقی در اخلاص حقیقی تحقق میابد.


0